گزیده درس هجده
بحث در رابطه با برخورد و مخالفتهای قریش با پیامبر اسلام است. در دروس قبلی چندین عامل یا دلیل این مخالفتها و برخوردها بررسی گردید که آخرین آن، حسادت اشراف قریش با مقام نبوت پیامبر اسلام بود. در این درس ابتدا به برخی از مصادیق و نمونههای آن برخوردها و مقابلهها اشاره میشود و سپس به تدبیر و چارهجویی پیامبر اسلام نسبت به این مخالفتها بیان میگردد. گفته شد، وقتی که گفتگو و مذاکره به جایی نرسید، قریشیان مسئله تطمیع را مطرح کردند و بعد از تطمیع به تبلیغات سوء پرداختند و بعد از آن به ترتیب به جوسازی و ترور شخصیت آن حضرت شروع نمودند. اشراف قبیله قریش به این موارد هم قانع نشدند و هر روز که وضعیت اسلام بهتر شده میرفت، آنها هم از اقدامات سختگیرانهتر به کار میگرفتند تا اینکه به آزار و اذیت یاران پیامبر آغاز کردند. معمولاً افرادی را مورد آزار و اذیت قرار میدادند که مستضعف بودند و به قبایل بزرگ تعلق نداشتند و آنها را با شکنجههایی چون گرسنگی دادن، تشنگی دادن، زندانی کردن، طناب به گردن انداختن، روی ریگ داغ خواباندن و زره داغ پوشاندن و امثال اینها عذاب میدادند. در این میان زن و مرد نزد آنها تفاوت نداشت و زنان مسلمان بسیاری مورد شکنجه قرار گرفتند که از جمله میتوان به سمیه و امثال وی اشاره کرد. حالا، این پرسش مطرح میشود که پیامبر اسلام در مقابل این همه آزار و اذیت قریش، چه اقداماتی انجام داد؟ یکی از سازوکارهایی که پیامبر اسلام در برابر آنها انجام داد، موضوع هجرت بود که استاد در ادامه به فوائد هجرت اشاره میکند.
کلیدواژه: واکنش قریش به دعوت علنی پیامبر اسلام.