کتاب فرائد الأصول شیخ انصاری:
در این درس همانند دروس قبل در باره اقوال در استصحاب پرداخته شده است. کار شناس محترم پس از جمع بندی مطالب دروس قبل به تبیین یک اشکال در باره استصحاب و پاسخ آن پرداخته است به این صورت که استصحاب مسأله اصولی نیست چون عمل به حالت سابقه هم برای مجتهد است و هم برای مقلد؟ در پاسخ مرحوم شیخ می گوید: همین مقدار اختصاص هم مسأله را اصولی می کند؛ چون اگر این مقدار اختصاص، مسأله را اصولی نکند لازمه اش این است که همه مسائل علم اصول از اصولی بودن خارج شوند. سپس به تبیین بیان سید بحر العلوم در باره استصحاب پرداخته به این صورت که استصحاب از مسائل علم اصول است به این بیان که استصحاب مانند خبر واحد است. ما در باب خبر واحد سه چیز داریم: 1. حکم شرعی. 2. خبر واحد3. أدله حجیّت خبر واحد؛ مانند آیه نبأ. در باب استصحاب هم سه چیز وجود دارد: 1. حکم شرعی(وجوب نماز جمعه در زمان غیبت). 2. استصحاب که دلیل بر حکم شرعی است. 3. روایات لا تنقض الیقین بالشک که دلیل بر استصحاب است.) همانطوریکه خبر واحد از مسائل علم اصول است و بحث از حجیّت آن می شود مسأله اصولی.استصحاب نیز از مسائل علم اصول است و بحث از حجیّت آن می شود مسأله اصولی. در پایان مرحوم شیخ بیان می دارد که قیاس استصحاب به خبر واحد قیاس مع الفارق است چون در خبر واحد اجزاء سه گاه قابل تصویر است ولی در استصحاب فقط دو جزء از آن ها تصویر دارد.
مهمترین مباحث این درس: پاسخ به این اشکال که استصحاب از مسائل اصولی نیست چون آن حالت سابقه مشترک است میان مجتهد ومقلد. قیاس استصحاب به خبر واحد. و ابطال آن.