خلاصه درس19
در تعریف صفات سلبی آمده است که نقایض و عیوب را از ذات خداوند سلب میکند، بدین لحاظ اندیشمندان علم کلام چند صفت را به عنوان صفات سلبی واجبالوجود ذکر کردهاند. اولین صفت سلبی این است که خداوند بسیط است و مرکب و دارای اجزاء بالفعل یا بالقوه نیست. دوّمین صفت سلبی خداوند این است که خداوند جسم ندارد؛ به این معنا که واجبالوجود دارای ابعاد ثلاثه [طول، عرض و عمق] نیست. بر عدم جسمانیت خداوند هم دلیل عقلی و هم دلیل نقلی وجود دارد. سومین صفت سلبی این است که محدود به زمان و مکان خاصی نیست. چهارمین صفت سلبی خداوند، نداشتن حرکت و تحول است و پنجمین آن، نفی جهت از خداوند است. نفی اتحاد خداوند با غیر، ششمین صفت سلبی خداوند را تشکیل میدهد. به این معنا، محال است که خداوند با چیز دیگری متحد شود. هفتمین صفت سلبی خدا، این است که محل حوادث نیست؛ مثلاً، غمگینی، شادی، خوشحالی و غیره در خداوند راه ندارد. نهمین صفت سلبی، عدم رؤیت اوست.
خودآزمایی
مراد از عدم ترکیب خداوند چیست، آن را به اختصار توضیح دهید؟
دلایل عقلی و نقلی جسم نداشتن خداوند را بیان نمایید؟
خالی بودن خداوند از زمان و مکان به چه معنا است؟
جهت نداشتن خداوند را توضیح دهید؟
نفی اتحاد از خداوند به چه معناست؟
چرا خداوند محل حوادث قرار نمیگیرد؟
اینکه خداوند دیده نمیشود، مراد از عدم رؤیت او چیست؟