گزیده درس هشتاد و یک
درس هشتاد و یک از «و عن الثانی: انّ القبلیة و البعدیة تلحقان الزمان ...»، شروع شده است و تا «و ان کان ممکناً تسلسل»، ادامه دارد. گفته شد که فلاسفه قائل شدهاند که خلق و احداث عالم محال است؛ بلکه هر حادثی باید قبلش حادث دیگری وجود داشته باشد و بر این مدعای خودشان استدلال کردند و مرحوم خواجه و مرحوم علامه جواب گفتند. آنها در دلیلشان گفتند که منظور ما از امکان، امکان ذاتی نیست؛ بلکه امکان استعدادی است و در استدلال دوّم میگوید که ما نمیگوییم که زمان در بستر زمان دیگری پهن میشود، بلکه میگوییم، اگر قرار باشد زمانها حادث باشد، باید قبلش زمان عدمش باشد، پس زمان ازلی است. مرحوم علامه از هر دو استدلال جواب میدهد. در ادامه استاد میلانی به حاشیه استاد حسنزاده آملی در ذیل عبارت «قال: و لا یفتقر الحادث الی المدة و المادة/ ص 123» میپردازد و آن را نقد میکند. مسئله چهل و هفت که آخرین مسئله از مسائل مربوط به فصل وجود و عدم است، در بارهی این موضوع بحث میکند که بر قدیم، عدم جائز نیست.
کلیدواژه: عدم وجود ماده و زمان پیش از حادث شدن.