کتاب فرائد الأصول شیخ انصاری:
احتمال دوم: احتمال دارد این روایت دلیل بر حجیّت قاعده استصحاب باشد. دلیل بر این احتمال: در جلسه گذشته بیان کردیم که قاعده الیقین دو ضابطه دارد:1. زمان یقین و شک مختلف است؛ دیروز یقین بوده است و امروز شک. و این روایت به خوبی دلالت بر این ضابط دارد. اما صرف اینکه این روایت دلالت بر این ضابطه دارد باعث نمی شود که این روایت درباره قاعده الیقین باشد، چون در استصحاب هم غالباً قضیه اینگونه است که زمان یقین با شک مختلف است؛ یقین سابق بوده است و شک لاحق.2. در قاعده الیقین متیقن و مشکوک ذاتاً و زماناً یک چیز است. مانند اینکه من دیروز یقین داشتم که همان دیروز زید عادل است؛ امروز شک می کنم که آیا زید دیروز عادل بوده است یا نه؟. اما روایت دلالت بر این ضابطه ندارد؛ و زمانی که دلالت بر این ضابطه نداشت این روایت دیگر دلیل بر حجیّت قاعده الیقین نیست، بلکه دلیل بر قاعده حجیّت استصحاب است.چگونگی عدم دلالت روایت بر ضابطه دوم قاعده الیقین: یک کلمه «کان» در این روایت به کار رفته است «من کان علی یقین ...« باید بررسی کنیم که این کلمه «کان» ظرف برای یقین است یا ظرف برای متیقن؟. اگر این «کان» ظرف برای یقین باشد معنای روایت این می شود که این شخص در گذشته یقین داشت به چیزی مانند عدالت زید و شک کرد در آن چیز. اما اگر «کان» ظرف برای متیقن باشد معنای روایت این می شود یعنی شخصی یقین داشت به چیزی در گذشته مانند عدالت زید و بعدا در آن شک کرد. اگر این روایت بخواهد دلیل بر حجیّت قاعده الیقین باشد «کان» باید ظرف برای متیقن باشد و حال اینکه این خلاف ظاهر است؛ متبادر از روایت این است که این کان ظرف برای یقین است؛ و حال که ظرف برای یقین بود این روایت دیگر دلیل بر حجیّت قاعده الیقین نیست، بلکه دلیل بر حجیّت قاعده استصحاب است.فافهم: نهایت چیزی که این دلیل مرحوم شیخ(ره) اثبات می کند اینست که انطباق این روایت بر استصحاب ممکن است نه اینکه انطبقاق این روایت بر استصحاب متعیّن باشد.مرحوم شیخ(ره) می فرماید ما دو قرینه داریم که این دو قرینه دلالت می کند بر اینکه این روایت درباره استصحاب است: قرینه اول (قرینه تعلیل): حضرت در روایت می فرماید «من کان علی یقین فشک فلیمش علی یقینه» و سپس حضرت علت می آورد و می فرماید: «فان الشک لا ینقض الیقین». حال از این تعلیل متوجه می شویم که این روایت قرینه بر استصحاب است؛ این طور که انسان زمانی که می خواهد برای یک مطلبی علت بیاورد باید یک علتی بیاورد که در ذهن عقلاء وجود داشته باشد به عبارت دیگر علت ارتکازی باشد؛ و در ذهن عقلاء قاعده استصحاب ارتکازی است نه قاعده الیقین. قرینه دوم (قرینه وحدت سیاق): علاوه بر اینکه عین همین علت در روایات دیگر آمده و مراد از این علّت مسلماً در روایات دیگر هم استصحاب است و آن را قرینه می گیریم بر اینکه مراد از علت در این روایت هم استصحاب است. مرحوم شیخ(ره) در آخر روایت می فرماید سند این روایت ضعیف است؛ چون در سند این روایت قاسم بن یحیی وجود دارد و مرحوم علّامه فرموده که این شخص ضعیف است. فتأمل: مرحوم علّامه که فرموده قاسم بن یحیی ضعیف است، مدرک علّامه ابن غضائری بود؛ یعنی ابن غضائری گفته که ابن غضائری ضعیف است و این باعث شده که علّامه هم بگوید ضعیف است؛ و این تضعیف های ابن غضائری ارزشی ندارد.
Les cookies et autres technologies similaires sont utilisés sur nos sites pour personnaliser le contenu et les publicités. Vous pouvez trouver des détails supplémentaires et modifier vos paramètres personnels ci-dessous. En cliquant sur OK, ou en cliquant sur n'importe quel contenu sur nos sites, vous acceptez l'utilisation de ces cookies et de ces technologies similaires.
RGPD
When you visit any of our websites, it may store or retrieve information on your browser, mostly in the form of cookies. This information might be about you, your preferences or your device and is mostly used to make the site work as you expect it to. The information does not usually directly identify you, but it can give you a more personalized web experience. Because we respect your right to privacy, you can choose not to allow some types of cookies. Click on the different category headings to find out more and manage your preferences. Please note, that blocking some types of cookies may impact your experience of the site and the services we are able to offer.