گزیده درس صد و سی و نُه
استاد در این درس وارد بررسی احادیث باب «الْجَبْرِ وَ الْقَدَرِ وَ الْأَمْرِ بَيْنَ الْأَمْرَيْنِ» میشود. مرحوم کلینی در این باب چهارده حدیث نقل کرده است. در این باب مسئله جبر و اختیار مطرح میشود که از مسایل کلیدی علم کلام است. اشاعره قایل به جبر هستند و کارهای بندگان را از آن خداوند میدانند و خود بنده را به حیث ابزار به حساب میآورد. واژه قدر معانی مختلفی دارد که یکی از معانیاش این است که کار بنده را به صورت مستقل از خود بنده بداند و خداوند را به کلی از کار بندگان برکنار شمارد؛ این عقیده معتزله است. عقیده سوم از امامیه است که از آن تعبیر به «الامر بین الامرین» شده است. روایت اوّل این باب از حضرت امیرالمؤمنین (ع) است که نسبت به سایر روایات این باب اندکی طولانی است. حضرت پس از بازگشت از جنگ صفین در مسجد کوفه نشسته بود، پیرمردی جلو آمد و در برابر آن حضرت زانو زد و عرض کرد: یا امیرالمؤمنین بفرمایید که رفتن ما به شام به قضا و قدر الهی بود؟ امام (ع) فرمود: آری! ای پيرمرد به هيچ تلی بالا نرفتيد و به هيچ درهای سرازير نشديد؛ مگر به قضا و قدر الهی. پيرمرد گفت: یا اميرمؤمنان رنجي كه من در اين مسیر بردم به حساب خدا گذارم؟ حضرت فرمود: ساكت باش ای پيرمرد به خدا قسم كه خدا اجر بزرگی نسبت به رفتن آنجا و اقامت در آنجا و بازگشت از آنجا به شما داده است و شما نسبت به هيچ يك از حالات خود مجبور و ناچار نبوديد. پيرمرد گفت: چگونه میشود كه ما در هيچ يك از حالات مجبور و ناچار نباشيم با آنكه رفتن و حركات و بازگشت ما به قضا و قدر خدا باشد؟ حضرت به او فرمود: مگر تو گمان میكنی كه آن قضا حتمی بود و آن قدر لازم، اگر چنين میبود ثواب و عقاب و امر و نهی و بازداشت خدا بيهوده بود ...
کلیدواژه: کتاب توحید، باب «الْجَبْرِ وَ الْقَدَرِ وَ الْأَمْرِ بَيْنَ الْأَمْرَيْنِ» (روایت 1).