گزیده درس هفتاد و شش
در درس گذشته مباحث مربوط به باب «نسبت» به پایان رسید و استاد در این درس محتوای تمام روایات باب «النهی عن الکلام فی الکیفیة» را مورد بررسی قرار میدهد. مرحوم کلینی در این باب در حدود ده روایت آورده است که نخستین آن از امام باقر (ع) است. آن حضرت در این حدیث میفرماید: درباره خلق خدا سخن بگویيد؛ امّا راجع به ذات خدا سخن نگویيد؛ زيرا سخن راجع به خدا جز سرگردانی برای گوينده به بار نمیآورد. در روایت ديگری از حريز است که درباره هر چيزی سخن بگویيد؛ ولی راجع به ذات خدا سخن نگویيد. بهنظر میرسد که در روایت نخست براساس قرينه مقابله، مقصود از «خلق الله»، انسان و مراد از «خد»ا، ذات خدا است. ولی در روایت ديگر چون (کل شیئ: هر چیز) در برابر (خدا) قرار گرفته است، جای استعمال آن قرينه وجود ندارد؛ از اینرو کلمه (ذات) اضافه شده است. در حدیث دوّم، امام صادق (ع) در تفسیر آیه شریفه «وَأَنَّ إِلَى رَبِّكَ الْمُنْتَهَى» میفرماید: پس وقتی سخن به خدا رسيد، باز ايستيد. در روایت سوم، امام صادق (ع) به محمد بن مسلم میفرماید: اى محمد مردم همواره از هر درى سخن میگويند تا آنجا كه راجع به خدا هم گفتگو میکنند. وقتی شما این نوع گفتگو را شنيديد، بگویيد: شايسته پرسش جز خداى يكتاى بيمانند نيست. حدیث چهارم از امام باقر (ع) است، آن حضرت هم بر نهی از گفتگو در مورد خدا و ذات خدا تاکید نموده و در حدیث پنجم، امام صادق (ع) از فکر کردن درباره خدا منع کرده است. در واقع سایر روایت این باب به همین موضوع پرداخته و در روایت دهم امام باقر (ع) میفرماید: «عَنْ عَبْدِ الرّحْمَنِ بْنِ عَتِيكٍ الْقَصِيرِ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ شَيْ ءٍ مِنَ الصّفَةِ فَرَفَعَ يَدَهُ إِلَی السّمَاءِ ثُمّ قَالَ تَعَالَی الْجَبّارُ تَعَالَی الْجَبّارُ مَنْ تَعَاطَی مَا ثَمّ هَلَكَ: ابن عتيک میگويد: از امام باقر (ع) دربارهی صفت خدا پرسیدم؟ حضرت دست خود را بهسوی آسمان بلند کرد و فرمود: والاست خدای جبار، والاست خدای جبار، هر کسی به آنچه آن جاست دستدرازی کند، هلاک گردد.»
کلیدواژه: کتاب توحید، باب «النهی عن الکلام فی الکیفیة» (روایات 1 ـ 10).