خلاصه درس دهم
این درس با این پرسش آغاز شده است که آیا میتوان خدا را توصیف کرد؟ به بیان دیگر، آیا عقل انسان ظرفیت و قدرت کشف اسماء و صفات الهی را دارد یا نه؟
در پاسخ به سئوال فوق سه نظریه در میان علمای کلامی وفیلسوفان اسلامی مطرح شده است. یک، نظریه تشبیه است که خدا را با بسیاری از اوصاف انسانی توصیف میکند و به طور کلی مبنای این نظریه، تشبیه خداوند به موجودات ممکنالوجود است. این نظریه در مورد صفات خداوند مردود نیست، چون خدا جسم ندارد و متصف به زمان و مکان نمیشود. دو، نظریه معروف به تنزیه است که خدا را از هرگونه صفاتیکه با عقل بشری توصیف گردد، منزه دانسته است و این نظریه نیز رد شده است. سه، نظریه وسط است و معتقد است که همانگونه عقل میتواند اصل وجود خدا را اثبات کند و با قید و قیودی صفات او را هم ثابت مینماید و همین نظریه سوم [وسط] صحیح است. در روایتی آمده است که کمال اخلاص برای خداوند این است که انسان از خداوند صفات را نفی کند.
در مورد توقیفی بود اسماء و صفات خدا، دو نظریه وجود دارد: یک، توقیفی است و باید تنها همان اسماء و صفاتیکه در آیات [در قرآن کریم، حدود صد و بیست و هشت اسم و صفت برای خدا آمده] و روایات آمده بر خدا قابلاطلاق است. دو، شیعه معتقد است که اطلاق هر اسم و صفت دیگری که خالی از عیب و نقص باشد بر خدا اشکال ندارد. خداوند قابلیت توصیف به تمام کمالات را دارد و هر کمالیکه در این عالم وجود داشته باشد با شرط تجرید قابلانتساب به خداوند است.
خودآزمایی
نظریه تشبیه را در مورد صفات خداوند بیان کنید و در سه سطر به آن جواب دهید؟
نظریه تنزیه در مورد صفات خداوند را توضیح دهید و درست نبودن این نظریه را بیان نمایید؟
نظریه وسط از کیست و به چه دلیل این نظریه صحیح است؟
منظور از اینکه «صفات خدا عین ذاتش است،» چیست؟
در مورد توقیفی و عدم توقیفی بودن اسماء و صفات خداوند چند نظریه وجود دارد، آنها را بیان کنید؟
با کدام شرط میتوان خداوند را به تمام کمالات توصیف کرد و به چه دلیل؟