خلاصه درس21
جبر و اختیار از مباحث قدیمی میان متکلمان اسلامی است و با وجود آیات و روایات در این زمینه، بازهم اختلافات زیادی وجود دارد. منظور از جبر و اختیار همان بحث معروفی است که انسان در اعمال و رفتارهای خویش مجبور است، یا حق گزینش داشته و میتواند رفتارش را بر اساس ارادهی خودش انجام دهد. از آیات قرآن کریم استفاده میشود که پیش از ظهور اسلام در میان مشرکان اعتقاد به جبر وجود داشته است و عبادت بتها بر اساس مشیت الهی قلمداد میشده است. گرایش به جبر بعد از ظهور اسلام به دلایل سیاسی، تعصبات مذهبی، برداشتهای نادرست از منابع دینی و نیز نفوذ اندیشمندان اهلکتاب در دستگاه خلافت اموی به شکل جدیتری رونق یافت. نظریه جبریه معتقد است که انسان از خود اختیاری ندارد و علت منحصره در این عالم و از جمله افعال انسان همان ذات خداوند است. معتقدان به جبر به ظاهر آیات و روایات، وراثت و قاعده فلسفی [الشیءُ مالم یجب لم یوجد] استدلال کردهاند و از این دلایل به تفصیل جواب گفته شده است.
مکتب معتزلی در مقابل نظریه جبر، نظریه استقلال انسان را مطرح کرده و انسان را در اصل وجودش محتاج خدا میداند، ولی بعد از خلقت در کارهای خودش مستقل است. این نظریه با توحید در خالقیت و توحید در ربوبیت و در مجموع با حکمت و قدرت خداوند سازگاری ندارد. نظریه سوم، در باب اختیار نظریه «امر بین الامرین» است. به این معنا، انسان نه به گونهیی مجبور است که هیچ اختیاری از خود نداشته باشد و نه به طور کامل استقلال دارد که با توحید در خالقیت، توحید در ربوبیت و قدرت مطلقه خداوند نسازد.
خودآزمایی
معنا و مقصود از جبر و اختیار چیست، آن را توضیح دهید؟
تاریخچه جبر و اختیار را به صورت گذرا بیان نمایید؟
آیا پیش از اسلام هم اعتقاد به جبر وجود داشته است؟
از نظر آیتالله جعفر سبحانی، عوامل گرایش به جبر در اسلام کدامند؟
دلایل نظریهی معتقدان به جبر را شرح دهید و یکی از آنها را به انتخاب خودتان رد کنید؟
نظریه اختیار از کیست و آن را تبیین و سپس رد نمایید؟
نظریه «الامر بینالامر» را توضیح دهید و امتیازات این نظریه را نسبت به دو نظریه دیگر ذکر کنید؟