گزیده درس هجده
استاد میلانی درس را از فراز دیگر روایت دوازدهم، کتاب عقل و جهل، اصول کافی مرحوم کلینی آغاز میکند. پیش از این دوبار اشاره گردید که در مجموع، مقصود اصلى و تكيهگاه سخن در اين حديث شريف طولانى همان عقل و عاقل است. این مسئله چه در اصل کلام حضرت و چه در آياتی كه از قرآن کریم استشهاد و استناد کرده و چه در اخبارى كه از اجداد بزرگوارش نقل مىکند حتى نكوهش اكثريت و ستايش عقليت از اين نظر است كه بيشتر مردم تعقل نمىكنند و شكرگزاران مؤمن نيكوكار همواره در اقليت میباشند. «يا هِشامُ، إنّ العاقِلَ لا يَكذِبُ و إن كانَ فِيهِ هَواهُ: اى هشام! خردمند دروغ نمىگويد، هر چند دل خواهش در آن باشد.» سپس امام (ع) به این نکته اشاره میکند که بیدین، جوانمردی ندارد و کسی که جوانمرد نباشد، عقل ندارد. امام کاظم (ع) در ادامه خطاب به هشام میفرماید: «يا هِشامُ، لا دِينَ لمَن لا مُرُوَّةَ لَهُ، و لا مُرُوَّةَ لِمَن لا عَقلَ لَهُ ...: اى هشام! دين ندارد كسى كه جوانمردى ندارد و جوانمردى ندارد كسى كه خرد ندارد.» آخرین فرازی که در روایت دوازدهم آمده، این فراز است: يا هِشامُ، «إنّ العاقِلَ لا يُحَدِّثُ مَن يَخافُ تَكذيبَهُ، و لا يَسألُ مَن يَخافُ مَنعَهُ، و لا يَعِدُ ما لا يَقدِرُ علَيهِ، و لا يَرجو ما يُعَنَّفُ برَجائهِ و لا يُقدِمُ على ما يَخافُ فَوتَهُ بِالعَجزِ عَنهُ: اى هشام! خردمند به كسى كه مىترسد دروغ گويش خواند، سخنى نمىگويد و از كسى كه بيم مضايقهاش را دارد، چيزى نمىخواهد و به چيزى كه نمىتواند، وعده نمىدهد و بدانچه از اميد بستن به آن سرزنش شود، اميد نمىبندد و به كارى كه بترسد در آن درماند، اقدام نمىكند.»
کلیدواژه: کتاب عقل و جهل (روایت 12).