گزیده درس پنجاه و سه
در باب اختلاف روایات به این مسئله پرداخته شد که در مواردی اخبار باهم اختلاف و تعارض دارند، در این موارد میان روایات مزبور چگونه جمعبندی کرد؟ استاد در جواب به این نکته اشاره میکند که این یک امر تخصصی است و کسانی میتوانند این جمعبندی را انجام دهند که در این زمینه تخصص دارند. در درس گذشته بخشی از روایت دهم باب اختلاف روایات مورد بحث و بررسی قرار گرفت و استاد در این درس به قسمت باقیمانده این روایت میپردازد. امام صادق (ع) در ادامه در جواب عمر بن حنظله میفرماید: «إنّما الاُمورُ ثلاثةٌ: أمرٌ بَيِّنٌ رُشدُهُ فَيُتَّبَعُ، و أمرٌ بَيِّنٌ غَيُّهُ فَيُجتَنَبُ، و أمرٌ مُشكِلٌ يُرَدُّ عِلمُهُ إلى اللّه و إلى رسولِهِ، قالَ رسولُ اللّه (ص): حَلالٌ بَيِّنٌ، و حَرامٌ بَيِّنٌ، و شُبُهاتٌ بَينَ ذلكَ، فَمَن تَرَكَ الشُّبُهاتِ نَجا مِنَ المُحَرَّماتِ، و مَن أخَذَ بِالشُّبُهاتِ ارتَكَبَ المُحَرَّماتِ و هَلَكَ مِن حيثُ لا يَعلَمُ: امور سه گونهاند: امرى كه درستى آن روشن است، پس بايد آن را دنبال كرد، امرى كه نادرستىاش آشكار است، پس بايد از آن دورى نمود، و امرى مبهم است، پس بايد علم آن را به خدا و رسولش ارجاع داد. رسول خدا (ص) فرمود: حلالى روشن وجود دارد و حرامى روشن و در اين ميان امورى است مشتبه و مبهم؛ پس هر كه شبهات را رها كند، از حرامها نجات يابد و هر كه شبهات را پى گيرد مرتكب حرامها شود و ندانسته به هلاكت افتد.» استاد بعد از اتمام ترجمه و تبیین روایات باب اختلاف حدیث به سراغ باب «الاخذ بالسنة وشواهد الکتاب: اخذ به سنت و گواه قرآنی» میرود و دو روایت از باب مزبور را در این درس ترجمه و تفسیر میکند. در این باب در مجموع دوازده حدیث وجود دارد که حدیث اوّل آن از پیامبر گرامی اسلام (ص) است که حضرت در این روایت معیار درستی و نادرسی حدیث را موافقت با قرآن قرار داده است: «إِنَّ عَلَى كُلِّ حَقٍّ حَقِيقَةً وَ عَلَى كُلِّ صَوَابٍ نُوراً فَمَا وَافَقَ كِتَابَ اَللَّهِ فَخُذُوهُ وَ مَا خَالَفَ كِتَابَ اَللَّهِ فَدَعُوهُ: براي هر امر، حقي و حقيقتي موجود است و بر سر هر امر درستي نوري موجود است، پس آنچه موافق قرآن است اخذ كنيد و آنچه مخالف قرآن است ترك نماييد.» در حدیث دوّم امام صادق (ع) شرط درستی و نادرستی حدیث را گواهی از قرآن و روایت پیامبر گرامی اسلام (ص) دانسته است.
کلیدواژه: کتاب فضیلت علم، باب «اختلاف الحدیث (روایت 10)» و باب «الاخذ بالسنة وشواهد الکتاب (روایات 1ـ 2)».