گزیده درس صد و شصت و سه
بحث در بارهی روایات باب «أنّ الأئمة (ع) خُلفاءُ الله عزّوجل فی أرضِهِ وَ اَبوابُهُ الَّتِی مِنها یُؤتی» است. مرحوم کلینی در این باب سه روایت آورده است که از امام رضا و امام صادق (ع) میباشد. در این باب به این مطلب اشاره دارد که ائمه (ع) در روی زمین خلیفه و جانشین خدای متعال است و در حقیقت ائمه (ع) تنها راهی است که از آن طریق میتوان به خدا رسید. حدیث اوّل از امام رضا (ع) است که حضرت در این روایت در رابطه با مقام خلیفةاللهی اهلبیت (ع) صحبت کرده است: ائمه (ع) خلفاء خدا در روی زمین هستند. امام صادق (ع) در روایت دوم راجع به مقام اوصیاء میفرماید: اگر آنها نبودند خداوند شناخته نمیشد و خداوند به وسیله آنها بر بندگان خود احتجاج میکند. در حدیث سوم به وعده خداوند در رابطه با خلافت اهلبیت (ع) در زمین اشاره شده است. استاد بعد از اینکه روایات این باب را بررسی میکند، به سراغ ترجمه و تبیین روایات باب «أنّ الأئمة (ع) نورالله عزّوجلّ» میرود و مرحوم کلینی در این باب، شش روایت ذکر کرده است. روایت اوّل را ابوخالد کابلی از امام باقر (ع) نقل میکند. محتوای این روایت راجع به تفسیر آیه 8، سوره تغابن است که خداوند میفرماید: «بگروید به خدا و رسولش و نوری که ما فرو فرستادیم». امام (ع) میفرماید: بخدا ای ابا خالد بندهای ما را دوست ندارد و پیروی نکند تا خدا دلش را پاک کند و خدا دل بندهای را پاک نکند تا تسلیم ما شود. روایت دوم به این مسئله پرداخته است که مقصود از نور در قرآن چیست؟ و روایت سوم به این موضوع توجه کرده است که مقصود از خیر کثیری که به اهلکتاب و امت اسلامی عطا شده است چیست؟ا.
کلیدواژه: کتاب حجت، بابهای «أنّ الأئمة (ع) خُلفاءُ الله عزّوجل فی أرضِهِ وَ اَبوابُهُ الَّتِی مِنها یُؤتی (روایات 1 ـ 3)» و باب «أنّ الأئمة (ع) نورالله عزّوجلّ (روایات 1 ـ 3)».