گزیده درس دوصد و دوازده
موضوع بحث را بررسی روایات باب «أنّ الائمة (ع) لَو سُتِرَ علیهم لاَخبَرُوا کُلَّ امرِیءٍ بِما لَهُ و عَلَیهِ» تشکیل میدهد. در این باب مرحوم کلینی دو روایت ذکر نموده است که اولی از امام باقر (ع) و دومی آن از امام صادق (ع) است. در مجموع محتوای روایت را علل محرومیت شیعیان از علم امام باقر (ع) و مفاد روایت دوم را اوصاف شیعیان امام علی (ع) تشکیل میدهد. ابوبصير میگويد: به امام صادق (ع) عرض كردم: چرا به اصحاب على (ع) مصيبتها رسيد با وجود آنكه از مرگ و مصيبت خود آگاه بودند؟ حضرت همانند شخص خشمناک به من جواب داد: آن مصيبتها تنها از ناحيه خودشان به آنها رسيد، عرض كردم: قربانت گردم مانع شما چيست؟ (كه مرگ و مصيبت اصحاب خود را به آنها نمىگویيد؟) فرمود: اين دري است بسته شده، تنها حسين بن على (ع) اندكى از آن را گشود (كه در شب عاشورا شهادت و مصيبت اصحابش را به آنها خبر داد). سپس فرمود اى ابا محمد: اصحاب آن حضرت بر دهان خود لجام و بندى داشتند. استاد بعد از بررسی این دو روایت، به سراغ باب «التَفوِیض اِلی رَسُولِ الله (ص) وَ اِلی الاَئِمّةِ (ع) فِی اَمرِ الدّین» میرود. مرحوم کلینی در این باب در حدود ده حدیث آورده است که اولین آن از امام صادق (ع) روایت شده و محتوای آن در مورد انتظار اهلبیت (ع) از شیعیان است. ابواسحاق نحوى میگويد: امام صادق (ع) شنيدم که فرمود: خداوند پيامبرش را به محبت خود تربيت كرد و فرمود: «وَ إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِيمٍ»، آنگاه به او واگذار كرد و فرمود: «وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» و باز فرمود: «مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ». در ادامه امام فرمود: پيامبر خدا كار را به على واگذار كرد و او را امين شمرد. شيعيان تسليم شديد و آن مردم (اهلسنت) انكار كردند. به خدا ما شما را دوست داريم كه هرگاه بگویيم، بگویيد و هرگاه سكوت كنيم، سكوت كنيد و ما واسطه ميان شما و خدا هستيم. خدا براى هيچ كس در مخالفت امر ما خيرى قرار نداده است.س
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «أنّ الائمة علیهم السلام لَو سُتِرَ علیهم لاَخبَرُوا کُلَّ امرِیءٍ بِما لَهُ و عَلَیهِ (روایات 1 ـ 2)» و باب «التَفوِیض اِلی رَسُولِ الله (ص) وَ اِلی الاَئِمّةِ (ع) فِی اَمرِ الدّین روایت 1».