گزیده درس دوصد و چهل و هشت
بحث راجع به حدیث پانزدهم باب «الإشارة و النص على أبيالحسن الرضا (ع)» است. این حدیث مربوط به وصایای مکتوب امام کاظم (ع) در مورد موقوفات، اموال، صدقات، کودکان و ... است که همه را به امام رضا (ع) سپردند و بقیه باید از ایشان اطاعت و پیروی نمایند. بخشی از این حدیث در درس قبلی بررسی شد و استاد این درس را از این قسمت آغاز میکند: «وَ إِنْ يَرَى أَنْ يُقِرَّ إِخْوَتَهُ الَّذِينَ سَمَّيْتُهُمْ فِي كِتَابِي هَذَا أَقَرَّهُمْ وَ إِنْ كَرِهَ فَلَهُ أَنْ يُخْرِجَهُمْ غَيْرَ مُثَرَّبٍ عَلَيْهِ و ...» بعد از اینکه امام کاظم (ع) فرمود: امام رضا (ع) در این وصیت به جاى من نسبت به مال و اهل و فرزندانم است، و اگر بخواهد برادرانش را كه در نوشتهام نام بردم ثابت بدارد، و اگر نخواهد اختيار دارد كه خارجشان كند، بر او سرزنشى نيست و كسى حق ندارد او را رد كند. و اگر متوجه شد كه حال آنها نسبت به زمانى كه من از ايشان جدا ميشوم تغيير كرد (مانند عروض جنون و سفه و خيانت) حق دارد ايشان را تحت سرپرستى خود درآورد و چنانچه يكى از آنها بخواهد خواهر خود را به شوهر دهد، جز به اجازه و فرمان امام رضا حق ندارد؛ چون او به امر ازدواج فاميلاش آشناتر است. بعد میفرماید: نباید کسی حتی سلطان با امام رضا (ع) در اموری که وصیتشده، مخالفت کند و هر سلطان يا هر شخصى از مردم كه از او جلوگيرى كند يا او را نسبت به آنچه در اين مكتوب ذكر نمودم، يا نسبت به افراد كه نام بردم (از زنان و كودكان) مانع شود، از خدا و رسولش بيزارى جسته و خدا و رسولش نيز از او بيزار میباشند و لعنت و خشم خدا و لعنت لاعنان و ملائكه مقربين و پيامبران و مرسلين و تمام مؤمنين بر او باد. سپس در مورد کنیزان و دخترانش و حقوق آنها وصیت میکند و ازدواج دختران باید با مشورت امام رضا (ع) باشد. بعد به این نکته اشاره میکند که هيچ كسی حق ندارد وصيت مرا بر خلاف آنچه ذكر كردم و نام بردم ظاهر سازد و منتشر كند، هر كه بدى كند بر خود كرده و هر كسی نيكى كند به خود كرده است. در ادامه این روایت، ابوالحكم میگويد: عبداللَّه بن آدم جعفرى از يزيد بن سليط چنين روايت میكند: ابوعمران طلحى قاضى مدينه بود، وقتی امام کاظم (ع) درگذشت، برادران امام هشتم، از جمله عباس امام رضا (ع) را به دادگاه طلحى كشانيدند.
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «الإشارة و النص على أبيالحسن الرضا (ع)» (روایت 15).