گزیده درس چهارصد و بیست و دو
مرحوم کلینی در ادامه سه روایت را تحت عنوان «بیان اوصاف مؤمن، کافر، مشرک، منافق و ... در روایت امام باقر (ع)» آورده و به آن عنوان خاصی ندارد. روایت اوّل این باب که قدری طولانی هم است از امام باقر (ع) میباشد. آن حضرت با استدلال به آیات قرآن کریم، سخناش را این گونه آغاز میکند: کسانی که راجع به قرآن از روی نادانی و عدم آگاهی اظهارنظر میکند، قرآن کریم راجع به چنین افرادی ميفرمايد: «هُوَ اَلَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ اَلْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ اَلْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا اَلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ اِبْتِغاءَ اَلْفِتْنَةِ وَ اِبْتِغاءَ تَأْوِيلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اَللّهُ». منسوخات از جمله متشابهات است و محكمات از جمله ناسخات و خداوند حضرت نوح را به سوى قومش مبعوث کرد «أَنِ اُعْبُدُوا اَللّهَ وَ اِتَّقُوهُ وَ أَطِيعُونِ» و او هم قومش را به سوی خداى يگانه فراخواند تا او را عبادت كنند و چيزى را با او شريك نسازند، سپس پيامبران ديگر را مبعوث کرد تا به محمد (ص) رسيد، آن حضرت نیز مردم را دعوت به یکتاپرستی نمود كه: خدا را بپرستند و چيزى را شريك او نسازند و فرمود: «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ اَلدِّينِ ما وَصّى بِهِ نُوحاً وَ اَلَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ وَ ما وَصَّيْنا بِهِ إِبْراهِيمَ وَ مُوسى وَ عِيسى أَنْ أَقِيمُوا اَلدِّينَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى اَلْمُشْرِكِينَ ما تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اَللّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ يُنِيبُ». پيامبران را به سوى قومشان مبعوث فرمود: به گواهى دادن به يگانگى خدا و اقرار به آنچه از جانب خدا آمده پس هر كه از روى اخلاص ايمان آورد و بر آن روش بميرد، خدا بدان جهت او را به بهشت داخل كند؛ زيرا خدا نسبت به بندگان ستمگر نيست، براى اينكه خدا بندهاى را عذاب نكند تا نسبت به قتل و گناهانى كه خدا دوزخ را براى مرتكبان آنها واجب ساخته سختگيرى كند. سپس چون هر پيامبرى را مؤمنين قومش اجابت كردند، براى هر يك از آنها شريعت و طريقهای مقرر كرد، و شريعت و طريقت راه و روش است، و خدا به محمد (ص) فرمود: «أَنَّ اَللّهَ لَيْسَ بِظَلاّمٍ لِلْعَبِيدِ».
کلیدواژ: کتاب ایمان و کفر، باب «بیان اوصاف مؤمن، کافر، مشرک، منافق و ... در روایت امام باقر (ع)» (روایت 1).