کتاب اصول فقه مرحوم مظفر:
این درس اختصاص دارد به معنای حجت. کار شناس محترم در آغاز به تبیین معنای لغوی و اصطلاحی حجت پرداخته است. حجت دارای چهار معنا است: یک معنادر لغت. و دو معنا در اصطلاح منطق و یک معنا در اصطلاح اصولیین. معنای لغوی حجت: هرچیزی که سبب غلبه و پیروزی بر خصم می گردد. پیروزی در بر غیر در مقام مخاصمه بر دوگونه است: 1. یا به این است که غیر را وادار به سکوت کرده و حرف و او را باطل نموده و عذر و بهانه او را قطع سازیم.2. و یا به این است که صاحب حجت طرف را مجبور کند بر اینکه او بپذیرد. سپس به تبیین دو معنای منطقی حجت پرداخته است. الف: حجت عبارت است ازمجموعهای قضایای معلومه مرتبط بههم که با کیفیت و چینش خاصی کنار هم قرار می گیرد برای رسیدن به مطلوب. ب: خود حد وسط را حجت می دانند. در ادامه به تبیین معنای حجت اصولی پرداخته است. هرچیزی که معتلقش را ثابت کند به آن حجت گفته می شود. اثبات متعلق هم دو گونه است: 1. مثبت تام وکاشف ذاتی. 2. مثبت ناقص و کاشف جعلی.
مهمترین مباحث این درس:
معنای لغوی و اصطلاحی حجت. معنای اماره. معنای ادله. مثبت تام و کاشف ذاتی. مثبت ناقص و کاشف جعلی.