گزیده درس دوصد و هشتاد و یک
بحث در حدیث هفدهم باب «ما يُفصَلُ بِه بينَ دَعوَى المُحق و المُبطل في أمر الإمامة» است و درس حاضر از ترجمه و تبیین این عبارت شروع میشود: «فَقَالَ إِسْمَاعِيلُ- لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنْشُدُكَ اللَّهَ هَلْ تَذْكُرُ يَوْماً أَتَيْتُ أَبَاكَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ (ع) وَ عَلَيَّ حُلَّتَانِ صَفْرَاوَانِ فَدَامَ النَّظَرَ إِلَيَّ فَبَكَى فَقُلْتُ لَهُ مَا يُبْكِيكَ فَقَالَ لِي يُبْكِينِي أَنَّكَ تُقْتَلُ عِنْدَ كِبَرِ سِنِّكَ ضَيَاعاً لَا يَنْتَطِحُ فِي دَمِكَ عَنْزَانِ قَالَ قُلْتُ فَمَتَى ذَاكَ قَالَ إِذَا دُعِيتَ إِلَى الْبَاطِلِ فَأَبَيْتَهُ ...». بعد از اینکه محمد بن عبدالله دستور داد تا اسماعيل بن عبداللَّه بن جعفر بن ابىطالب را كه پيرمردى سالخورده و ناتوان بود، برای بیعت بیاورد و میخواست با سختگیری از او بیعت بگیرد. در این گیرودار، اسماعیل با امام صادق (ع) به نحوهای کشته شدن خودش از طریق پیشبینی امام باقر (ع) سخن میگوید. اسماعيل خدمت امام صادق (ع) عرض میکند: همان روزى یادت است كه من خدمت پدرتان، امام باقر (ع) آمدم و دو حله زرد پوشيده بودم و پدرتان نگاهى عمیق و طولانى به من كرد، سپس گريست. عرض كردم: چرا گريه میکنید؟ فرمود: گريهام به این دلیل است كه تو را در پيرى بيهوده ميكشند و كسى به خونخواهىات برنمیخیزد. عرض كردم: چه وقت این اتفاق میافتد؟ فرمود: زمانى كه تو را به یک امر باطلى دعوت کند، قبول نمیکنی. آنگاه اسماعیل به زمان کشته شدن خودش و همچنین به مشخصات کسانی که او را میکشند، از رهگذر پیشبینی امام باقر (ع) اشاره میکند. اسماعیل توسط پسران برادرش (فرزندان معاوية بن عبداللَّه بن جعفر) کشته شد و محمد بن عبداللَّه، شخصی را فرستاد تا امام جعفر صادق (ع) را از زندان آزادا سازد. در ادامه روایت به جنگ عيسى بن موسى، پسر برادر منصور سرلشکر دستگاه عباسی در مدينه اشاره میشود و کشته شدن محمد بن عبدالله براساس پیشبینی امام صادق (ع) از دیگر مطالبی است که در این روایت ذکر شده است.
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «ما يفصل به بين دعوى المحق و المبطل في أمر الإمامة» (روایت 17).