گزیده درس هفتاد و هفت
محتوای این درس را روایات باب «فی ابطال الرؤیة» تشکیل میدهد که مرحوم کلینی در این باب در حدود دوازده حدیث آورده است و برخی از احادیث قدری طولانی میباشد. این باب در این مورد سخن میگوید که خداوند دیده نمیشود. با توجه به اینکه تمام ماسوی الله و مخلوقات خدا دارای اجزاء هستند، زمان و مکان دارند و برخی مانند سنگ و چوب و حیوانات و غیره با چشم دیده میشود و برخی دیگر مثل امواج، حرارت، برورت و غیره با چشم دیده نمیشود. امّا در مورد خداوند رؤیت محال است؛ برای اینکه باری تعالی دارای اجزاء نیست و زمان و مکان ندارد و جسم، موج، ذره و امثال اینها هم نیست. روایت اوّل از امام حسن عسکری (ع) است. يعقوب بن اسحاق میگويد: برای امام حسن عسكري (ع) نوشتم كه چگونه بنده پروردگارش را بپرستد در صورتي كه او را نمیبيند؟ آن حضرت نوشت: اي ابا يوسف: آقا و مولا و ولينعمت من و پدرانم بزرگتر از آنست كه ديده شود. در ادامه میگويد: از آن حضرت سوال كردم آيا پيغمبر (ص) پروردگارش را ديده است، در جواب نوشت خداي تبارك و تعالي از نور عظمت خود به قلب پيغمبرش آنچه دوست داشت ارايه فرمود. حدیث دوّم قدری طولانی است و در این حدیث صفوان بن یحیی میگوید: أَبُوقُرّه محدث از من خواست که او را نزد امام رضا (ع) ببرم. سپس از آن حضرت اجازه گرفتم و ابوقره را بردم و او از امام (ع) پرسشهایی در مورد حلال و حرام و احکام پرسید تا اینکه سوالاتش به معارف و توحید رسید. یکی از سوالات ابوقره از امام (ع) این بود: «فدایت شوم! روایت داریم که خداوند دیدهشدن و کلام را بین دو پیامبر تقسیم نموده؛ کلام را به موسی (ع) داده و دیدهشدن را به حضرت محمّد (ص)»؟! در ادامه روایت امام (ع) جواب ابوقره را میدهد.
کلیدواژه: کتاب توحید، باب «فی ابطال الرؤیة» (روایات 1 ـ 2).