گزیده درس نود و پنج
در این درس استاد به بررسی روایات باب «حدوث الاسماء» میپردازد که مرحوم کلینی در این باب، چهار روایت آورده است. بحث در این است که تمامی ماسوای باری تعالی حادث و مخلوق خدای متعال است. هیچ چیزی نبوده و حتی زمان و مکان هم نبوده است و همه را خدای بزرگ خلق نموده است. اسماء خداوند هم ذات خدا نیستند، بلکه الفاظ حادث هستند که بر ذات احدیت که قدیم است، دلالت میکنند. اولین روایت از امام صادق (ع) است، ایشان میفرماید: خدای تبارک و تعالی اسمی را آفرید که صدای حرفی ندارد، به لفظ اداء نشود، تن و کالبد ندارد و او را نمیتوان به چیزی تشبیه کرد؛ یعنی او را نمیتوان توصیف کرد، به رنگی آمیخته نیست، ابعاد و اضلاع ندارد، حدود و کرانه از او دور گشته، حس هیچ صاحب ذهنی به او دست نیابد، نهان است بیپرده. خداوند آن را یک کلمه تمام قرار داد و دارای چهار جزء مقارن که هیچ یک پیش از دیگری نیست، سپس سه اسم آن را که خلق به آن نیاز داشتند آشکار ساخت و یک اسم آن را نهان داشت، و آن همان اسم مکنون مخزون است و آن سه اسمی که آشکار گشت، همان «الله» تبارک و تعالی است. خدای سبحان برای هر اسمی از اين اسماء چهار رکن مسخر فرمود که جمعاً 12 رکن میشود، سپس در برابر هر رکنی 30 اسم که به آنها منسوب هستند آفريد که آنها، رحمن رحيم، ملک، قدوس، خالق بارئی و مصور و ...
کلیدواژه: کتاب توحید، باب «حدوث الأسماء» (روایت 1).