گزیده درس سیصد و پنجاه و نُه
بحث همچنان در روایات باب «مَولِدِ أمِيرِ المُؤمِنينَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيه» است و استاد درس را با حدیث پنجم آغاز میکند. این حدیث به محل دفن امام علی (ع) پرداخته و صفوان جمال میگويد: من و عامر و عبداللَّه بن جذاعة ازدى خدمت امام صادق (ع) بوديم عامر به حضرت عرض كرد: قربانت گردم، مردم گمان ميكنند اميرالمؤمنين (ع) در رحبه (ميدان كوفه يا جلو خان مسجدش) دفن شده است؛ فرمود: چنين نيست، عرض كرد: پس كجا دفن شده است؟ فرمود: وقتی امام علی (ع) وفات نمود، امام حسن (ع) او را برداشت و پشت كوفه نزديك تپه بلند، دست چپ غَرِى و دست راست حِيرَه آورد و در ميان تپههاى كوچكى كه ريگ سفيد داشت به خاك سپرد. راوى میگويد: سپس من به آنجا رفتم و محلى را فكر كردم كه قبر آن حضرت است، آنگاه خدمت امام آمدم و به او گزارش دادم، به من فرمود: درست فهميدى و سهبار گفت: خدايت رحمت كند. حدیث ششم در مورد آشکار شدن قبر امام علی (ع) برای شیعیان است. عبداللَّه بن سنان میگويد: عمر بن يزيد نزد من آمد و گفت: سوار اسب شو برويم، من سوار شدم و همراه او رفتم تا به منزل حفص كناسى رسيديم، او را هم از خانه بيرون آوردم، سوار اسب خودش شد و همراه ما آمد. سپس تا به غَرِى رسيديم و به قبرى برخورديم، عمر گفت: فرود آیيد كه اين قبر اميرالمؤمنين است، گفتيم: تو از كجا میدانى؟ گفت: زمانى كه امام صادق (ع) در حِيرَه بود، بارها به خدمتش اينجا آمدم و به من فرمود: اين قبر امام علی (ع) است. حدیث هفتم از زنده شدن مردگان توسط امام علی (ع) سخن میگوید و حدیث هشتم به اولین خطبه امام حسن (ع) بعد از شهادت امام علی (ع) پرداخته است. روایت نهم از سخن گفتن ملائکه با اهلبیت (ع) پرده برمیدارد و روایت دهم به زمان شهادت حضرت فاطمه (س) اشاره میکند. روایت یازدهم به دفن مخفیانه امام علی (ع) میپردازد، در این زمینه امام صادق (ع) ميفرماید: وقتی اميرالمؤمنين (ع) به شهادت رسید، امام حسن و امام حسين (ع) با دو مرد ديگر جنازهاش را بيرون بردند، همین که از شهر كوفه خارج شدند، كوفه را بدستراست خود قرار داده و راه جبانه (صحراء، عيدگاه، گورستان) را پيش گرفتند تا آن را به غَرِى رسانيدند، و در آنجا دفن كردند و قبرش را هموار نموده، برگشتند.
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «مَولِدِ أمِيرِ المُؤمِنينَ صَلَواتُ اللهِ عَلَيه» (روایات 5 ـ 11).