گزیده درس چهارصد و سیزده
بحث در روایات باب «فَطرَةِ الخَلقِ عَلَى التَّوحِيد» است و استاد درس را با بررسی حدیث سوم آغاز میکند. گرچند در جلسه قبلی به این مسئله اشاره شد که محتوای حدیث سوم با محتوای حدیث اوّل تا حدودی یکی است و به این پرسش پاسخ گفته است که مبنای آفرینش انسان چیست؟ حدیث چهارم به این مسئله میپردازد که آیا انسان در هنگام ولادت خدا را به عنوان خالق میشناسد یا نه؟ زراره میگويد: از امام باقر (ع) راجع به آیه شریفه 31، سوره حج پرسیدم (حُنَفاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ: مخلصان خدا باشيد و به او مشرك نشويد)، در جواب فرمود: فطرت حنيفيه (راست و بدونانحراف) است و خداوند مردم را بر آن و معرفت خود آفريده است. زراره میگويد بازهم از امام (ع) در مورد تفسیر آیه شریفه 172، سوره اعراف پرسيدم (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى ...: و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذريه آنان را برگرفت و ايشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا، ...)، فرمود: از پشت آدم نژادش را تا روز قيامت در آورد، و مانند مورچهها بیرون آمدند، سپس خود را به آنها معرفى كرد و وانمود چنانچه چنين نميكرد، هيچ كسی پروردگار خودش را در دنیا نميشناخت و در ادامه فرمود: رسول خدا (ص) میفرمايد: هر نوزادى بر همين فطرت بدنیا بیاید، خدا را خالق خود ميداند. حدیث پنجم از امام صادق (ع) روایت شده است و محتوای آن بازهم در رابطه با مبنای آفرینش و خلقت انسان است که در احادیث اوّل و سوم این باب بررسی گردید.
کلیدواژ: کتاب ایمان و کفر، باب «فَطرَةِ الخَلقِ عَلَى التَّوحِيد» (روایات 3 ـ 5).