گزیده درس صد
مرحوم شیخ انصاری همچنان در صدد موارد و مسایلی است که برای آنها فقها از اصل مثبت استفاده کردهاند. در این مسایل، در مواردی دو اصل همزمان اصل مثبت میباشد و در مواردی هم تنها یک اصل مثبت است. ولی در عین حال آنچه که در اینجا مهم است همان اعتماد به اصل مثبت در مقام افتاء میباشد. در اینجا مرحوم شیخ نمونهی دیگری از تحریر مرحوم علامه نقل میکند که چنانچه کسی بر دیگری جنایتی انجام دهد، مثلاً دست او را قطع کند و سپس ادعا نماید که دست این شخص سالم نبود؛ امّا مجنیعلیه بگوید که دست من سالم بود. در اینجا مرحوم علامه دو احتمال را مطرح میکند و برای هر دو احتمال استدلال هم میکند. مرحوم شیخ بازهم به موارد دیگری اشاره میکند و از جمله اینکه کسی بر دیگری جنایت کند و او را با شمشیر زخمی نماید و سپس آن فرد فوت کند. در اینجا جانی ادعا کند که آن شخص کاملا خوب شده بود و بر اثر زخم شمشیر من نمرده است، امّا ولی مجنی علیه بگوید که آن شخص بر اثر زخم شمشیر فوت نموده است. در ادامه مرحوم شیخ به این نکته اشاره میکند که گرچند در مواردی فقها بر اساس اصل مثبت فتوا دادهاند؛ ولی نمیتوان از این موارد یک قاعده کلی بدست آورد که اصل مثبت به صورت مطلقا اعتبار دارد. به همین دلیل در مواردی در فقه زمینه برای استفاده از اصل مثبت وجود دارد؛ امّا فقها از آن برای افتاء استفاده نکردهاند.
کلیدواژه: بررسی اصل مثبت.