گزیده درس چهل و شش
در درس گذشته به تعریف حد تام پرداخته شد که مهمترین قسم بود. در این درس به حد ناقص اشاره میشود و سپس به رسم تام و رسم ناقص پرداخته میشود. مرحوم مصنف میفرماید: حد ناقص به تعریفی گفته میشود که از فصل قریب به تنهایی یا همراه با جنس بعید تشکیل میشود، این نوع از تعریف تمام ذاتیات را منعکس نمیکند. با توجه به این تعریف، حد ناقص به بسیط و مرکب تقسیم میشود. در مجموج حد ناقص اولاً، اینکه مساوی با معرّف نیست و تنها برخی از اجزای مفهوم آن را دربر میگیرد. ثانیاً، حد ناقص بر خلاف حد تام یک صورت ذهنی کامل و مطابق با معرّف ارائه نمیدهد و از اینرو نمیتوان تصور آن را تصور حقیقت معرف به شمار آورد. ثالثاً، حد ناقص دلالت مطابقی بر معرف ندارد، بلکه بر آن دلالت التزامی دارد، برای اینکه دلالت آن بر معرف از باب دلالت جزء مختص بر کل است. رسم تام تعریفی است که از جنس قریب یا بعید و خاصه ترکیب میشود، مانند اینکه بگوییم انسان حیوان خندان است. ولی اینکه آن را تام گفته به این دلیل است که این تعریف هم ذاتی و هم عرضی را دربرمیگیرد. رسم ناقص، تعریفی است که در آن تنها خاصه ذکر میشود، مانند تعریف انسان به خندان.
کلیدواژه: حد ناقص، رسم تام و رسم ناقص.