گزیده درس صد و پنجاه و هشت
بحث در بارۀ استقراء است و در درس گذشته سه مسئله مطرح گردید که برای این درس به عنوان مقدمه مطرح میشود. آن سه مسئله عبارت است از: اوّل، اینکه تمامی امور و قواعد کلی منطقی و فلسفی استقراء است. به عبارت دیگر، هر قاعده عام و قانون کلی که در منطق وجود دارد، اساس و مبنای آنها، استقراء است. دوّم، استقراء به استقراء تام و ناقص تقسیم گردید و به طور معمول استقراء تام دستگیر انسان نمیشود و از این جهت تمام استقراهای ناقص است که انجام میگیرد. سوم، اینکه استقراء ناقص مفید یقین نیست، بلکه مفید طن میباشد. با توجه به این مسائل سهگانه مرحوم مظفر این شبهه را مطرح میکند که تمام قوانین عام و کلی در منطق مبنای استقرای ناقص دارد و آن مفید ظن میباشد و بر این اساس در منطق، قواعد عام و قوانین کلی یقینی وجود ندارد. ایشان برای رفع این شبهه گفته است که استقراء دارای اقسام مختلفی است که تنها برخی از آنها ظنی است و سپس چهار نوع را نام میبرد. اوّل، استقرایی که مبتنی بر مشاهده تنها باشد، این نوع استقراء چنانچه ناقص باشد، یقینآور نیست. دوّم، استقرایی که علاوه بر مشاهدهی جزئیات مبتنی بر تعلیل و تحلیل نیز میباشد.
کلیدواژ: شبهه استقراء ناقص.