گزیده درس دوصد و نود و سه
گفته شد که در باب «مَا يَجِب عَلَى النَّاسِ عِندَ مُضي الإمَام» به این مسئله توجه شده است که چنانچه امامی از دنیا برود، در این هنگام امام بعدی چگونه شناخته میشود؟ در روایت دوم به نشانهها و علامتهایی پرداخته شده است که توسط آنها میتوان امام را شناسایی کرد و در عین حال اشاره شد که در این روایت به سه نشانه گوشزد شده است. استاد درس را از این عبارت شروع میکند: «قَالَ اكْتُبْ هَذَا مَا أَوْصَى بِهِ يَعْقُوبُ بَنِيهِ- يا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى لَكُمُ الدِّينَ فَلا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ و ...». در ادامه استاد به سراغ حدیث سوم میرود که آن را محمد بن مسلم از امام صادق (ع) روایت کرده است. محتوای این روایت به این مسئله اشاره دارد که مسلمانان در کدام شرایط از شناخت امام معذور میباشند؟ محمد بن مسلم میگويد: خدمت امام صادق (ع) عرض كردم: اصلحكالله خبر بيمارى شما را خبردار شدیم و ما را نگران كرد. اى كاش ما را آگاه ميساختى يا به ما مىآموختى که وصى شما كيست؟ فرمود: همانا على (ع) امام بود و امامت به ارث ميرسد، و هيچ امامی نميرد جز اينكه پس از او كسى باشد كه مانند علم او يا آنچه خدا خواهد بداند. عرض كردم براى مردم رواست كه چون امامى بميرد، امام بعد از او را نشناسد؟ فرمود: اما براى اهل اين شهر (مدينه) روا نيست؛ چون فورا باید سؤال كنند و امام را بشناسند؛ ولی نسبت به شهرهاى ديگر معذوريت آنها به اندازه رسيد نشان تا مدينه است. استاد بعد از اینکه بررسی روایات این درس را به پایان میرساند، به سراغ ترجمه و تبیین روایات باب «في أن الإمام متى يعلم أن الأمر قد صار إليه» میرود. مرحوم کلینی در این باب، شش حدیث جمعآوری کرده که اولین آن از امام رضا (ع) روایت شده است. محتوای این روایت را شک و تردید تعدادی از شیعیان در شهادت امام کاظم (ع) تشکیل میدهد.
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «مَا يَجِب عَلَى النَّاسِ عِندَ مُضي الإمَام (روایات 2 ـ 3)» و باب «فِي أنَّ الإمَام مَتى يَعلم أنّ الأمر قَد صَار إلَيه (روایت 1)».