گزیده درس چهارده
درس چهاردهم از «قال: فزیادته فی التصور»، شروع شده است و تا «یدل علی الثبوت الذهنی کما ذکرناه»، ادامه دارد. در درس گذشته اشاره شد که نمیتوان گفت که وجود صفتی است برای اشیاء غیر خود اشیاء. مرحوم مصنف در جواب گفت که ما معتقد به این نیستیم که وجود یک امر خارجی است که عارض بر اشیاء میشود، بلکه میگوییم که ما ماهیت را در عقلمان با صرفنظر از وجود و عدم آن ملاحظه میکنیم و سپس میگوییم که ماهیت کتاب، انسان و غیره که وجود را میپذیرد و یا معدوم میشود. بنابراین در خارج، صفت وجود به ذات چسپانده نمیشود تا گفته شود که آن ذات اگر باشد موجود است، بلکه فقط در تعقل و تصور این گونه است. در ادامه استاد میلانی وارد مسئله چهارم میشود که وجود را به خارجی و ذهنی تقسیم میکند یا به تعبیر دیگر، وجود یا علمی و یا عینی است؛ مثلاً درختی که در باغ است و انسان عالم به آن میشود، در واقع یک صورت ذهنی نسبت به آن درخت برایش پیدا میشود.
کلیدواژه: تقسیم وجود به خارجی و ذهنی.