گزیده درس صد و هفتاد و یک
درس صد و هفتاد و یک از «المسألة الخامسة، فی أنّه تعالی یرید الطاعات و یکره المعاصی»، شروع شده است و تا «و منشأ الفرق هو اقتران القدرة فی أحد الفعلین به و عدمه فی الآخر» ادامه دارد. مرحوم خواجه در مسئله پنجم میفرماید: خداوند طاعات را میخواهد و از گناهها اکراه دارد. چون ارادهی کار قبیح، قبح است و همینطور ترک ارادهی کار نیکو با قباحت همراه میباشد. این به این دلیل است که به کار حسن امر شده و از کار قبیح نهی گردیده است. در مجموع جبریها و اشعریها گفتهاند که هر چه در عالم واقع میشوند فعل خدا است و ایجادکنندهی تمام کارها خود خدا میباشد. به عبارت دیگر، هر چه در خارج تحقق مییابد همان متعلق ارادهی خدای متعال است، اعم از اینکه طاعت باشد یا معصیت. معتزله اعتقاد دارد که ارادهی خدای متعال به صدور طاعت از مؤمن و کافر تعلق گرفته است و خداوند از مؤمن و کافر میخواهد که نماز بخوانند، روزه بگیرند و سایر کارهای حسن را انجام دهند. معتزله برای اثبات ادعای خودش دو دلیل آورده است. مرحوم خواجه و مرحوم علامه بعد از اینکه برای اثبات مدعای خودشان دلیل آوردند، بلافاصله بر رد دلایل اشاعره استدلال میکنند. در ادامه استاد میلانی به مسئله هشتم میپردازد که ضرورت حکم میکند به اینکه افعال ما مستند به خود ما هستند. در این زمینه هم اختلاف وجود دارد و معترله اعتقاد دارد که بنده فاعل اعمال خودش است و در این زمینه میان خود معتزله چند نظر وجود دارد.
کلیدواژه: خداوند طاعات میخواهد و از گناه اکراه دارد.