گزیده درس صد و چهل و دو
درس صد و چهل و دو از «قال: و لا یتّحد وقوع المقدور مع تعدّد القادر»، شروع شده است و تا «عبّر المتقدمون عنها بعبارات مختلفة کالجدة و الملک و له/ ص 389»، ادامه دارد. استاد بخشی از متن میان دو درس «و یمکن أن یکون قوله: و للتنافی ...» تا «... فیتقدم علی الآخر مع فرض المقاربة/ ص 355» را تدریس نکرده است. هیچگاه یک مقدور به تنهایی با دو قادر واقع نمیشود یا باید این قادر یا آن قادر انجام بدهد. مثلاً حسن قدرت دارد آن کتاب را بردارد و حسین هم قدرت دارد که آن کتاب را بردارد و به طور کلی این کتاب را یا حسن و یا حسین بردارد و نمیشود که هر دو آن را به صورت مستقل بردارند. گروهی از معتزله گفتهاند که قدرتها مختلفاند و این سخنشان را بر همان اصلی بنا نهادهاند که گفته شد دو قدرت هیچگاه بر یک مقدور جمع نمیشود. در ادامه مرحوم خواجه این مسئله را مطرح میکند که تقابل عجز و قدرت چیست؟ سپس جواب این مسئله را از دیدگاه جمهور معتزله و اشعری بیان میکند. استاد، بخشی از عبارت را نمیخواند و آن را تطبیق نمیکند و به سراغ مسئله بیست و چهارم میرود. این مسئله در بارهی الم و لذت است و استاد این فصل را هم رها میکند. مسئله بیست و پنجم در بارهی اراده و کراهت است و این دو، نوعی از انواع علم میباشد و استاد از این مسئله و همچنین از مسئله بیست و شش به بعد تا آخرین مسئله از مباحث مربوط به جواهر و اعراض را بدون تطبیق میگذرد.
کلیدواژه: مسائل مختلف.