گزیده درس صد و هشتاد و دو
این درس در پیوست درس قبلی ارائه میشود.
گفته شد که تأخیر در پرداخت زکات به مستحقین در صورت تمکن از آن، جایز نیست و چنانچه به تأخیر بیندازد و سپس تلف شود، مرتکب گناه شده و ضامن هم است. انتقال دادن زکات به شهرى دیگر در صورتیکه در شهر زکاتدهنده مستحق وجود داشته باشد، جایز نیست. مرحوم محقق به یکسری فروعات دیگری اشاره میکند که پرتوی از قواعد کلی باب امانت میباشند و چنانچه کسی امانتدار شرعی یا مالکی بشود، در صورت هرگونه افراط یا تفریط، مال تلف شود، آن شخص ضامن است. در ادامه ایشان به این مسئله میپردازد، چنانچه در شهر مالک زکات مستحق پیدا نشود، آن را به شهر دیگر انتقال دهد. اگر کسی در شهر دیگری مال زکاتی داشته باشد، آن را در همان شهر پرداخت کند. در پایان مرحوم محقق به پرداخت حکم زکات فطره میپردازد که آیا زکات فطره در امر انتقال و عدم انتقال در حکم زکات مال است یا باهم تفاوت دارد؟
کلیدواژهها: امام، ساعی، حکم تلف زکات و حکم انتقال آن.