گزیده درس نود و شش
درس نود و شش از «قال: ثم تعرض الکثرة باعتبار کثرة الاضافات»، شروع شده است و تا «کل شئ و هو کما تری/ حاشیه/ ص 173»، ادامه دارد. بحث در بارهی این موضوع بود که استاد میلانی فرمود: متکلمین قائلاند به اینکه خدا ذاتی بدون اجزاء، زمان و مکان است و با اختیار و قدرت مطلقه همه چیز را میتواند ایجاد کند و از بین ببرد. امّا فلاسفه چنین قدرتی را برای خدا قبول ندارند و فکر میکنند که در ابتدا ذات خدا یک چیزی بوده و سپس تنزل پیدا کرده و این عالم ایجاد شده است. از یک طرف، قائلاند که خدا واحد و این عالم کثیر است و از طرف دیگر معتقدند که این عالم از ذات خدا پدیدار شده است و با مشکلات زیادی مواجه شدهاند. لذا، آن قاعدهی مشهورشان: «الواحد لایصدر عنه الا الواحد»، هم مورد نقد قرار گرفت. در اینجا یکی از مشکلات آنها، این است که چنانچه آنان میگوید خدا واحد است و علت و معلول هم باید مثل هم باشند و برهم صدق کنند، چطور میشود که این عالم کثیر و دارای اجزاء پدیدار شده است؟ برای رفع این مشکل دلایلی ارائه کردهاند که مرحوم خواجه و مرحوم علامه آن سخنان را قبول ندارند. استاد، پیش از بررسی این مسئله به حاشیه استاد حسنزاده آملی ذیل عبارت «اقول: المؤثر إن کان مختاراً/ ص 172» میپردازد و آن را نقد میکند. در ادامه استاد به حاشیه دیگری از استاد حسنزاده آملی ذیل عبارت «و هی عندی ضعیفة/ ص 172» میپردازد و آن را مورد نقد قرار میدهد.
کلیدواژه: احکام علت فاعلی