گزیده درس صد و سیزده
درس صد و سیزده از «الثانی: انّها قابلة للزیادة و النقصان فتکون متناهیة ...»، شروع شده است و تا «انّا بدّک اللازم یا موسی .../حاشیه/ ص 262 »، ادامه دارد. دلیل اوّل متکلمان برای حدوث و متناهی بودن عالم در درس قبلی اشاره گردید و گفته شد چون عالم هر لحظهاش محدود است، پس مجموعهاش هم محدود میباشد و مرحوم علامه این دلیل را ضعیف دانست. استاد میلانی میگوید: استدلال دوّم آنها قوی و متین است و گفتهاند که عالم یک حقیقت متجزی دارد و ذاتش زیاده و نقصان میپذیرد و این نشان میدهد که بینهایت نیست. اشکالیکه بر این دلیل وارد شده، مرحوم علامه به خاطر آن اشکال، این دلیل را هم ضعیف میداند، ولی استاد میلانی آن اشکال را قبول ندارد و آن را رد مینماید. در ادامه استاد میلانی به حاشیه حسنزاده آملی ذیل عبارت «فانّ الاولی ازید من الثانیة/ ص262» میپردازد و آن را نقد میکند. دلیل سوم بر اینکه عالم نمیتواند بینهایت باشد، دلیل «تطبیق» است. استاد میلانی در اینجا نیز به بخشی از حاشیه استاد حسنزاده آملی ذیل عبارت «الثالث: التطبیق و هو/ ص262» اشاره میکند.
کلیدواژه: حادث و متناهی بودن عالم اجسام.