گزیده درس صد و بیست و پنج
درس صد و بیست و پنج از «قال: و هما اعتباریان/ ص 307»، شروع شده است و تا «و ربّما کان الشئ حالا ثم صار بعینه ملکةً/ ص 327»، ادامه دارد. بحث در بارهی کم بود و اشاره شد که تناهی و عدم تناهی از مختصات کم است و ذاتی که کمی نباشد نه متناهی است و نه نامتناهی. به اعتبار اینکه بحث تناهی و عدم تناهی مطرح گردید، یک نکته دیگری را مرحوم خواجه و مرحوم علامه متذکر میشوند. آن نکته این است که متناهی و نامتناهی از اعتبارات و معقولات ثانیه هستند و ذات خارجی ندارد. بعد از این مرحوم خواجه و مرحوم علامه وارد بحث کیفیات میشوند و آن را مورد بحث قرار میدهند. منطور از کیفیات همان چگونگی و حالات یک چیز است که این نرم است و آن سفت میباشد و ... استاد میلانی از مسائل اول، دوم، سوم و چهارم کاملا میگذرد و در مسئله پنجم تنها به عبارت «قال: و السقل کیفیة تقتضی حرکة الجسم [و ...] قال: و المیل طبیعی و ...» اشاره میکند. در ادامه، استاد مسئله پنجم را هم ناتمام میگذارد و وارد مسائل ششم، هفتم، هشتم، نهم و دهم میشود و از آنها هم بدون کدام توضیح و تطبیق گذر میکند و به مسئله یازدهم میرسد و آن را از جهتی مفید میداند. مسئله دوازدهم در بارهی علم به قول مطلق است. یکی از کیفیات نفسانی انسان علم است و آن به تصور و تصدیق تقسیم میشود، تصدیقی جازم، مطابق با واقع و ثابت باشد.
کلیدواژه: مسائل متفرقه در باره که و کیف.