گزیده درس صد و بیست
بحث دربارهای تفسیر مرحوم کلینی از خطبه اوّل باب کلیات توحید است که بخشی از آن در درس قبلی مورد بررسی قرار گرفت. استاد این درس را از این جمله آغاز میکند: «ثُمَّ قَولُهُ (ع): لَیسَت لَهُ صِفَةٍ تُنَالُ وَلَا حَدُّ تُضرَبُ لَهُ فِیه الاَمثَالُ، کُلّ دُونَ صِفَاتِه تَحبِیرُ اللُغَاتِ فَنَفى (ع) أقَاوِیلَ المُشَبَّهَةِ حِینَ شَبَّهُوهُ بِالسَّبِیکَةِ وَالبَلُّورَةِ وَغَیرِ ذَلِک مِن أقَاوِیلِهِم مِن الطُّولِ وَالاِستَوَاءِ ...: برای او وصفی نیست که درک شود، و نه حدی که برایش مثل آورند هرگونه آرایش در تعبیر برای وصف او نارسا است. در اینجا همه یاوهگوییهای مشبه را دربارهی خدا نفی کرده است؛ چون که او را تشبیه به شمش طلا و یک قطعه بلور کنند و غیر از اینها در وصف طول و استقرار ...».
کلیدواژه: کتاب توحید، باب «جَوَامِعِ التّوْحِيدِ: کلیات توحید» (تفسیر مرحوم کلینی از روایت 1).