گزیده درس دوصد
روایت نخست باب «في شأن إنّا أنزلناه في ليلة القدر و تفسيرها» طولانی بود و بررسی آن در درس قبلی به پایان رسید. از این درس استاد به ترجمه و تبیین روایت دوّم این باب آغاز میکند که این حدیث هم قدری طولانی است. محتوای این روایت راجع به مناظرهای امام باقر (ع) با ابن عباس درباره ولایت امام علی (ع) است. از امام جعفر صادق (ع) روايت شده است كه فرمود: در میان اينكه پدرم، امام باقر (ع) نشسته بود و در نزد آن حضرت جماعتى بودند، ناگهان به خنده افتاد و چنان خنديد كه چشمهاى آن حضرت پر از اشك شد. بعد از آن فرمود: آيا مىدانيد چه چيزی مرا به خنده آورده؟ آن جماعت گفتند: نه، حضرت فرمود: ابن عباس گمان كرده كه در زمرهای كسانى است كه خداوند فرموده: «رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا: پروردگار ما خدا است و سپس بر آن استقامت كردند.» من به او گفتم: ای پسر عباس تو فرشتهها را ديدهاى كه به تو خبر دهند در دنيا و آخرت دوست تو هستند و تو از بيم و اندوه آسودهاى؟ در جواب گفت: خداوند میفرمايد: «همانا مؤمنان همه برادرند» پس همه امت در آن داخل هستند. من خنديدم و به او گفتم: راست گفتى (مؤمنين برادر يك ديگرند) ولى ابن عباس! تو را به خدا آيا در حكم خدا اختلافى هست؟ گفت: نه، گفتم: نظر تو چيست راجع به مردي كه با شمشير انگشتان دست مردى را بيندازد و فرار كند و مرد ديگرى بيايد و كف دست او را هم قطع كند، اگر تو قاضى باشى و او را نزد تو آورند، چه خواهىكرد؟ و ... این گفتگو ادامه دارد و در واقع این مناظره امام باقر (ع) با ابن عباس درباره ولایت امام علی (ع) است.
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «في شأن إنّا أنزلناه في ليلة القدر و تفسيرها» (روایت 2).