گزیده درس صد و پنجاه و نُه
بررسی روایات باب «مَعرِفَة الإمام وَالرَّد اِلَیه» در جلسه گذشته به پایان رسید و استاد از این به بررسی احادیث باب «فرض طاعة الأئمة» میپردازد. مقصود از این باب کاملاً روشن است و همان وجوب اطاعت و پیروی از امام (ع) میباشد. اساس تمام کارها و در حقیقت بالاترین نقطه سعادت و خوشبختی شناخت امام و اطاعت از اوست. مرحوم کلینی در این باب در حدود هفده روایت از ائمه (ع) در مورد وجوب اطاعت و پیروی از ائمه (ع) نقل نموده است که نخستین آن از امام باقر (ع) میباشد. حضرت در این روایت به اهمیت اطاعت همراه با معرفت و شناخت امام پرداخته و میفرماید: بلندا و كليد هر كاری و راه ورود در هر چيزى و خشنودى خداوند رحمن، شناخت امام و پیروى از فرمان اوست و ... در روایت دوّم به این مسئله پرداخته شده است که ائمه مفترضالطاعه چه کسانی هستند؟ ابوالصباح میگويد: از امام صادق (ع) شنیدم که مىفرمود: گواهى مىدهم كه على (ع) امامى است كه خدا اطاعت او را واجب كرده و حسن (ع) امامی است که خدا اطاعت او را واجب كرده و حسين (ع) امامی است که خدا اطاعت او را واجب كرده و ... روایت سوم در مورد امام امام عالم و امام جاهل سخن گفته و روایت چهارم، یک حدیث تفسیری که در آن امام باقر (ع) آیه شریفه 54، سوره نساء را تفسیر نموده است. روایت پنجم به همانندی اوصیاء و پیامبران در وجوب اطاعت پرداخته و روایت ششم به وجوب اطاعت از ائمه (ع) سخن گفته است. روایات هفتم و شانزدهم به این مسئله پرداخته که مقصود از «اولیالأمر» در قرآن چه کسانی هستند؟ و در روایات هشتم و نهم به همانندی ائمه در وجوب اطاعت اشاره شده است. روایت دهم را محمد بن زيد طبرى از امام رضا (ع) نقل میکند. ایشان میگويد: من در خراسان بالاى سر امام رضا (ع) ايستاده و مشغول خدمت بودم و جمعى از بنىهاشم كه اسحاق ابن موسى بن عيسى عباسى همراه آنها بود، شرفياب حضورش بودند. حضرت فرمود: اى اسحاق به من خبر رسيده كه مردم (اهل سنت) مىگويند: ما معتقديم كه تمام مردم بندههاى ما هستند! نه، سوگند به آن خويشى و قرابتى كه با رسول خدا (ص) دارم، من هرگز چنين چيزى را نگفتم، و از پدران خود هم نشنيدم و به من نرسيده است كه يكى از نياكان من چنين گفته باشد؛ ولى مىگويم كه مردم بندگانى هستند كه اطاعت از ما بر آنها واجب است و در ديانت به ما وابستهاند بايد حاضرين به غائبين اين پیام را برسانند.
کلیدواژه: کتاب حجت، باب «فرض طاعة الأئمة» (روایات 1ـ 10).