گزیده درس سیصد و هفتاد و نُه
بحث در روایات باب «مَولِدِ أَبِي جَعفَر مُحَمَّد بنِ عَلِي الثَّانِي (ع)» است و مرحوم کلینی در این باب در حدود دوازده حدیث جمعآوری کرده است. تاریخچه ولادت و وفات امام جواد (ع) و همچنین حدیث اوّل آن در درس گذشته مورد بررسی قرار گرفت. استاد این درس را با ترجمه و تبیین حدیث دوم این باب آغاز میکند و محتوای آن در رابطه با علم امام جواد (ع) به نیّت افراد است. عبداللَّه بن رزين میگويد: من در مدينه- شهر پيامبر (ص)- مجاور بودم و امام جواد (ع) هر روز هنگام ظهر به مسجد مىآمد و در صحن مسجد پایین ميشد و به طرف قبر پيامبر (ص) ميرفت به آن حضرت سلام ميداد، سپس به جانب خانه فاطمه (ع) برميگشت و نعلين خود را ميكشید و به نماز ميايستاد. در اینجا شيطان به من وسوسه كرد و گفت: چون امام (ع) پایین شد، بروم و از خاكى كه بر آن قدم ميگذارد برگيرم؛ این در حالی بود که امام به اين کار راضى نبود و استحباب چنين كارى از هيچ معصومى روايت نشده است. من در آن روز به انتظار نشستم تا اين كار را انجام دهم. وقتی ظهر شد، حضرت آمد و بر الاغ خودش سوار بود؛ ولى در محلى كه هميشه فرود مىآمد پایين نشد؛ بلكه روى سنگى كه در مسجد بود پایین شد، آنگاه وارد شد و رو به پيامبر (ص) سلام داد، سپس به جایى كه نماز ميگذاشت رفت و چند روز چنين كرد. در ادامه روایت، عبدالله میگوید: من در انتظار امام (ع) به دروازه حمام ماندم، وقتی امام از مرکباش پایین میشد، پایش را روی خاک میگذارد از آن خاک بردارم. ایشان میرود دو روز دم دروازه حمام منتظر میماند و در آنجا هم موفق نمیشود. در واقع از این روایت چنین نتیجه گرفته میشود که امام (ع) از نیت عبدالله بن زرین آگاه بوده است و به همین دلیل پای خود را روی ریگ یا خاک نمیگذاشته است. محتوای حدیث سوم در مورد حجیت یکسان امامت و نبوت است و این حدیث را على بن اسباط از امام جواد (ع) نقل کرده است. حدیث چهارم راجع به تلاش مامون برای جلب توجه امام جواد (ع) به دنیا است. محمد بن ريان میگويد مأمون علیه امام جواد (ع) از نيرنگهاى گوناگونی بهکار گرفت تا آن حضرت را دنياگرا نشان دهد.
کافی: کتاب حجت، باب «مَولِدِ أبِي جَعفَر مُحَمَّدِ بنِ عَلِي الثَّانِي (ع)» (روایات 2 ـ 4).