کتاب فرائد الأصول شیخ انصاری:
کار شناس محترم در این درس به تشریح دو مطلب پرداخته است. مطلب اول: تقسیم دوم برای استصحاب به اعتبار شک (مقدمه: کلمه شک دو معنا دارد: معنای اول(معنای أخص): به حالت متساوی الطرفین شک می گویند. مانند اینکه شما 50 درصد احتمال می دهید که نماز جمعه در عصر غیبت واجب باشد و 50 درصد هم احتمال می دهید که واجب نباشد. معنای دوم(معنای أعم): به حالت غیر یقین شک می گویند. مانند اینکه شما 80 درصد احتمال می دهید که نماز جمعه در عصر غیبت واجب باشد و 20 درصد هم احتمال می دهید که واجب نباشد، و یا بالعکس. کلمه شکی که در تعریف استصحاب أخذ شده است شک بالمعنی الأعم است؛ یعنی اگر یقین نداشتید استصحاب کنید.) شک دارای سه صورت است:1. گاهی شک حالت متساوی الطرفین است. مانند اینکه شما 50 درصد احتمال می دهید که نماز جمعه در عصر غیبت واجب باشد و 50 درصد هم احتمال می دهید که واجب نباشد. 2. گاهی شک حالت ظن به بقاء است. مانند اینکه شما 80 درصد احتمال می دهید که نماز جمعه در عصر غیبت واجب باشد و 20 درصد هم احتمال می دهید که واجب نباشد.3. گاهی شک حالت ظن به ارتفاع است. مانند اینکه شما 20 درصد احتمال می دهید که نماز جمعه در عصر غیبت واجب باشد و 80 درصد هم احتمال می دهید که واجب نباشد. استصحاب به این اعتبار بر سه نوع است:1. استصحاب امری که نسبت به او حالت شک متساوی الطرفین وجود دارد.2. استصحاب امری که نسبت به بقاء او ظن وجود دارد. 3. استصحاب امری که نسبت به ارتفاع او ظن وجود دارد. سؤال: آیا استصحاب قسم سوم(استصحاب امری که نسبت به ارتفاعش ظن داریم) داخل در محل نزاع است یا خیر؟. جواب: در مسأله دو نظریه است:1. بعضی از علماء معتقدند که استصحاب قسم سوم داخل در محل نزاع نیست. 2. مرحوم شیخ(ره): در دو صورت استصحاب قسم سوم داخل در محل نزاع است و در یک صورت استصحاب قسم سوم داخل در محل نزاع نیست: صورت اول: اگر استصحاب اصل عملی باشد استصحاب قسم سوم داخل در محل نزاع است؛ زیرا اگر استصحاب اصل عملی باشد معنایش این است که شارع فرموده بر توی مکلّف واجب است که تعبداً به حالت سابقه عمل کنید. صورت دوم: اگر استحاب جزء أمارات ظنیه باشد و از باب افاده ظن نوعی حجّت باشد، استصحاب قسم سوم داخل در محل نزاع است؛ زیرا این نوع استصحاب برای نوع بشر افاده ظن می کند لذا حجّت است.صورت سوم: اگر استصحاب جزء أمارات ظنیه باشد(مانند خبر واحد) و لکن از باب افاده ظن شخصی حجّت باشد، استصحاب قسم سوم داخل در محل نزاع نیست و حجّت نخواهد بود. مطلب دوم: شک دو حالت دارد:1. گاهی شک، شک در مقتضی است؛ یعنی اینکه شک می کنیم که این مستصحب قابلیّت بقاء تا این زمان را دارد یا خیر؟. مانند اینکه من به زید کتاب 100 تومانی را 200 تومان می فروشم، دو ساعت بعد می فهمد که مغبون شده است اما او بلافاصله ترتیب اثر نمی دهد و دو روز بعد ترتیب اثر می دهد و خیار غبن را اعمال می کند؛ شک می کند که خیار غبن هنوز برای او ثابت است یا خیر؟. 2. گاهی شک، شک در رافع است؛ یعنی ما یقین داریم که این مستصحب قابلیّت بقاء إلی الأبد را دارد لولا الرافع و شک ما به خاطر شک در وجود رافع است. مانند اینکه شخصی وضوء می گیرد و با این وضوء شخص طهارت پیدا می کند و این طهارت قابلیّت بقاء إلی الأبد را دارد. استصحاب به این اعتبار بر دو قسم می شود:1. استصحاب در شک در مقتضی؛ مانند استصحاب خیار غبن.2. استصحاب در شک در رافع.