گزیده درس صد و چهل و دو
ایراد مرحوم صاحب فصول بر مرحوم شیخ اعظم این بود که امکان دارد موضوع از طریق استصحاب به اثبات برسد. به دیگر سخن، چنانچه بقای موضوع در موقع شک لاحق با قطع به اثبات برسد، در آن بحث وجود ندارد؛ ولی اگر از رهگذر قطع امکان نداشته باشد، در اینجا بقای موضوع با استصحاب به اثبات میرسد. مرحوم شیخ در جواب، استصحاب را به سه صورت تقسیم کرد و فرمود یا رابطه موضوع استصحاب با حکم آن سببی و مسببی است یا نیست؟ در صورتی که موضوع و حکم مستقل از همدیگر باشد و میان هر دو رابطه سببی و مسببی نباشد، در این مورد حق با صاحب فصول است و در اینجا استصحاب موضوع و حکم جاری میشود. در صورتی که رابطه میان موضوع و حکم سببی و مسببی باشد، خودش دو صورت پیدا کرد که در یک صورت موضوع معلوم و محرز است، از نظر مرحوم شیخ در اینجا استصحاب موضوع هیچ اشکالی ندارد و در عین حال حکم خود به خود بر موضوع بار میشود و استصحاب حکم در این مورد تحصیل حاصل است. در این درس به صورت سوم پرداخته میشود که مرحوم شیخ از آن تعبیر به «الثانی» میکند که حکایتگر صورت دوّم سببیت و مسببیت و صورت سوم انواع سهگانه استصحاب است. در قسم سوم شک در بقاء وجود دارد، ولی شک در بقای حکم ناشی از شک در موضوع است که آیا موضوع معلوم الارتفاع است یا معلوم البقاء؟ در اینجا از جهت اینکه موضوع مردّد است، حکم نیز مردّد میباشد و به خاطر وجود تردّد در بقای موضوع، حکم نیز دچار تردّد شده است.
کلیدواژه: شروط عمل و استصحاب.