کتاب فرائد الأصول شیخ انصاری:
کار شناس محترم در این درس به تبیین کلام شیخ نسبت به شریف العلماء پرداخته است. اشکال مرحوم شیخ(ره) به جواب دوم شریف العلماء: طهارت بر دو نوع است:1. طهارت یقینیه؛ مانند اینکه من با این لباس وارد نماز می شوم؛ بعد از این عقل می گوید این مأتی به شما مطابق با مأموربه است و نمازی که خواندید نیازی به اعاده ندارد. حاکم به عدم اعاده عقل است.2. طهارت استصحابیه: مانند اینکه من یقین دارم که لباسم پاک است، بعد شک می کنم که آیا آن لباس پاک است یا خیر؟. استصحاب می کنم طهارت آن را و با آن لباس وارد نماز می شوم. بعد از ورود به نماز انکشف الخلاف که لباس پاک نبوده. ما در اینجا حق نداریم بر این استصحاب، عدم اعاده را مترتب کنیم. و لذا به آقای شریف العلماء عرض می کنیم شما که می گوئید استصحاب می گوید عدم اعاده را بر من مترتب کن، حق ندارید عدم اعاده بر این طهارت استصحابی مترتب شود؛ زیرا حاکم به عدم اعاده عقل است و اثر عقلی بر مستصحب مترتب نمی شود؛ فقط آثار شرعی است که بر مستصحب مترتب می شود. شکال دوم: مرحوم شیخ(ره) می فرماید اگر کسی بگوبد مراد از سؤال سوم زراره احتمال اول است، لازمه این احتمال، امر عجیبی است و آن اینکه طبق احتمال اول سؤال زراره این بود که زراره تمام نمازش در لباس نجس واقع شده است؛ اما امام علیه السلام فرمودند اعاده لازم نیست؛ پس طبق احتمال اول معنایش این می شود که امام علیه السلام به زراره فرموده نیازی به اعاده نماز نیست. ولی در سؤال ششم زراره، امام علیه السلام در ابتدای جوابشان می فرماینداگر کسی قسمتی از نمازش در نجاست واقع شود؛ نمازش باطل است و باید اعاده کند؛ حال اگر سؤال سوم زراره را طبق احتمال اول در نظر بگیریم اینگونه می شود که شخصی تمام نمازش در نجاست بوده و حضرت به او فرموده اعاده لازم نیست. جواب سید صدر از اشکال دوم مرحوم شیخ: سید صدر می فرماید فرق است بین سؤال سوم و سؤال ششم زاره؛ در سؤال سوم زراره قبل از دخول در نماز علم نداشته به اینکه لباسش نجس است(نه علم تفصیلی و نه علم اجمالی) و لکن در سؤال ششم در ابتدای جواب امام علیه السلام در مورد شخصی است که قبل از دخول در نماز اجمالا علم داشته که لباسش نجس است؛ و شخصی که اجمالا علم دارد که لباسش نجس است خق ورود به نماز را ندارد.ایراد مرحوم شیخ به جواب سید صدر: مرحوم شیخ می فرماید این جواب باطل است؛ زیرا خلاف ظاهر است؛ ظاهر این است که پاسخ امام علیه السلام درباره شخصی که علم ندارد و شک بدوی دارد.