گزیده درس شصت و سه
بحث در ارتباط با تکمله تنبیه اوّل راجع به استصحاب کلی قسم سوم است. بعد از اینکه تفسیر و تفصیل سه ضلعی مرحوم شیخ از استصحاب کلی قسم سوم بیان گردید، ایشان قول سوم؛ یعنی قول به تفصیل را اصلاح و دیدگاه خودش را تبیین نمود. بعد از آن مرحوم شیخ سخن مرحوم فاضل تونی را نقلقول کرد که در کلی قسم سوم استصحاب جریان ندارد و ایشان با این بخشی از کلام مرحوم فاضل تونی موافق بود، منتها آنچه موجب طولانیتر شدن مباحث مربوط به سخن فاضل تونی گردید، بخشی دیگری از کلامش بود که راجع به اصل عدم تذکیه بیان داشته است که بر خلاف قول مشهور آن را قبول نداشت. به همین دلیل مرحوم شیخ بر کلام فاضل تونی اشکال نمود سپس اشکالات دوم و سوم و چهارم مطرح گردید. پنجمین اشکال از شارح وافیه بود که ایشان هم مانند صاحب وافیه مخالف مشهور است و اصل عدم تذکیه را از طریق تعارض نمیپذیرد. به این معنا که صاحب شرح وافیه همانند خود صاحب وافیه کلام مشهور را قبول ندارد؛ منتها کیفیت استدلال هر دو فرق میکند و مرحوم صاحب وافیه از طریق استصحاب کلی قسم سوم و صاحب شرح وافیه از رهگذر تعارض، اصل عدم تذکیه را نمیپذیرند. گویا کسی بر کلام شارح اشکال میکند که چرا از همان اوّل تمسّک به اصل طهارت نمیکند و آن را از طریق تعارض دو اصل به اثبات میرسانید؟ در جواب باید گفت که روش استدلال شارح وافیه فنیتر و روشمندتر است و مرحوم شیخ نیز آن را تایید میکند.
کلیدواژه: بررسی اشکالات بر اصل عدم تذکیه.