گزیده درس صد و یک
درس صد و یک از «قال: و لانّ التطبیق باعتبار النسبتین بحیث یتعدّد کل واحد منها ...»، شروع شده است و تا «و ذلک الجزء محتاج الی ما لا یتناهی من تلک الجملة»، ادامه دارد. دو دلیل از دلایل خواجه راجع به ابطال تسلسل بیان گردید و اینک به بیان دلیل سوم پرداخته میشود. خلاصه برهان تطبیق که در درس قبلی بررسی گردید این است که هر حقیقتی که دارای اجزاء و قابل شمارش میباشند، اینها همیشه قابل زیادت و نقصان هستند و چنانچه یک سلسله عددی و متجزی فرض شود، یک مقدارش برداشته شود، از آن کاسته میشود و این نشان میدهد که آن محدود است. برهان سوم که در این درس ارائه میشود، در واقع همان برهان دوم است که به شکل دیگری بیان شده است. حالا یک سلسله از علتها و معلولها در نظر گرفته شود که هر فردش هم علت و هم معلول است و آخرین فرد معلول است، ولی علت نیست. مثلاً سلسله پدر و فرزند را در نظر بگیریم، که هم پدر و فرزند است و آخرین بچهیی که وجود دارد او چهار سال دارد، او فرزند است، ولی پدر نیست. پس در اینجا پدرها محدود شده است و در واقع پسرها هم محدود است، منتها به اضافهی یک و در نتیجه محدود به علاوهی یک همان محدود است. برهان چهارم مرحوم خواجه این است که چنانچه علت سلسله ممکنات از اجزاء خودشان باشد و یا مجموعشان علت خودشان باشد، امکان ندارد، ولی اگر از خارج از آن مجموعه باشد، ثبت المطلوب.
کلیدواژه: ابطال تسلسل.