گزیده درس صد و پانزده
درس صد و پانزده از «الرابع: انّ کل حادث یوصف باضافتین هما ...»، شروع شده است و تا «لکن الحدوث اختص بوقت الاحداث لانتفاء ...»، ادامه دارد. سه دلیل از دلایل چهارگانه متکلمان در دروس قبلی مورد بررسی قرار گرفت. در این درس استاد، دلیل چهارم را توضیح میدهد، ولی متن آن را تطبیق نمیکند و عملاً درس را از «قال: و الضرورةٌ قضت بحدوث ما لا ینفک ...» آغاز میکند. ممکن است این اشکال مطرح شود که حرکات و سکونات اجسام و لحظات زمان آن محدود و متناهی هستند، در حالی زمان از عوارض و صفات جسماند و اشکال ندارد که گفته شود جوهر عالم ازلی بوده، ولی این حرکات و سکونها و زمانها حادث هستند. در اینجا مرحوم خواجه و مرحوم علامه به این اشکال پاسخ میگویند که محال است اعراض قائم به خودشان باشند. مرحوم علامه اعراض را به جسمانیه و غیر جسمانیه تقسیم و سپس آنها را توضیح میدهد و حدود و متناهی بودن هر دو نوع و به خصوص بر اعراض غیر جسمانیه استدلال میکند.
کلیدواژه: حادث و متناهی بودن عالم اجسام.