گزیده درس سیزده
درس سیزدهم از «قال: و قیامه بالماهیة من حیث هی»، شروع شده است و تا «کونها معدومة او موجودة، فالحصر ممنوع»، ادامه دارد. بحث در بارهی این است که وجود و ماهیت یک چیز نیست، بلکه دو چیر است. برای این ادعا، هفت دلیل را مرحوم خواجه و مرحوم علامه ارائه کردهاند که در دو درس قبلی بیان گردید. استاد میلانی معتقد است که این مسئله نیاز به این همه دلیل ندارد؛ زیرا چنانچه کسی متوجه باشد که وجود از امور عقلی است و در خارج عینیت ندارد و آن ذوات هستند که امور خارجیاند، آنگاه توهم یکی بودن وجود و ماهیت امکان نداشت. اینکه وجود غیر از ماهیت است، این مسئله از جمله بدیهیات است به شرط اینکه معنای آن فهمیده شود که از امور عقلی و جز معقولات ثانویه است و ماهیت امور عینی و خارجی هستند و به هیچ عنوان توهم یکی بودن آن دو نمیشود. در ادامه مرحوم خواجه به یک اشکال اشاره میکند و مرحوم علامه اشکال را تقریر میکند و سپس آن مرحوم از آن اشکال جواب میدهد. اشکال این است که وجود همان ماهیت و ماهیت همان وجود است؟
کلیدواژه: اشکال و جواب.