گزیده درس صد و دوازده
درس صد و دوازده از «قال: و امّا تناهی جزئیاتها فلأنّ وجود ما لا یتناهی»، شروع شده است و تا «اذ لا یلزم من حدوث کل فرد حدوث المجموع»، ادامه دارد. بحث در بارهی مهمترین بحث کلامی بود که مطرح شد تمام عالم وجود و مخلوقات حادثاند و بینهایت و ازلی نیست و ابتدای وجود و حدوث دارند و آنها را خداوند خلق کرده است. قبلاً اشاره شد که عالم هم مجموع جزئیات متناهی است و هم فرد فرد و یکایک ثانیههایشان حادث است. مباحث مربوط به فرد فردشان که حادث است، مطرح گردید و در ادامه استاد میلانی به حاشیه استاد حسنزاده آملی ذیل عبارت «و علیها مبنی القواعد الاسلامیة/ ص 260» میپردازد و آن را نقد میکند. مرحوم علامه میفرماید: بعد از اینکه ثابت شد، هر لحظهی از حرکت و سکون و هر لحظهی از عمر عالم، محدود است، تعداد این لحظات هم نمیتواند بینهایت باشد. همین مسئله باعث اختلاف بین فلاسفه و متکلمان شده است، زیرا متکلمان جسمی را که بینهایت حرکات داشته باشد، ولی فلاسفه چنین چیزی را قبول ندارد. متکلمان برای مدعای خودشان چندین دلیل آوردهاند که مرحوم علامه دلیل اوّل متکلمان را ضعیف میداند.
کلیدواژه: حادث بودن عالم اجسام.