گزیده درس صد و بیست و یک
درس صد و بیست و یک از «المسألة الخامسة، فی تجرّد النفس/ ص 277»، شروع شده است و تا «لامتناع صدور اکثر من فعل واحد عن قوة واحدة/ ص 298»، ادامه دارد. استاد میلانی، مسئله اول را به صورت کامل بررسی نکرد و از مسائل دوم، سوم و چهارم نیز با توضیحات مختصر عبور نموده است. مسئله پنجم در بارهی تجرّد نفس بحث میکند. بارها اشاره گردید که مجرد در فلسفه به معنای ذاتی است که حدوث، ابتدای وجود، تغیّر و تبدّل ندارد و این سخن را متکلمان قبول ندارند و استاد میلانی میفرماید که مرحوم خواجه و مرحوم علامه آن را عین کفر میدانند. استاد با توضیح مختصر از مسئله پنجم میگذرد و مسئله ششم را هم رها میکند و به سراغ مسئله هفتم میرود و آن را از مسائل مهم میداند. این مسئله راجع به این موضوع بحث میکند که نفوس بشری حادثاند، زیرا آنچه غیر خدا است حادث میباشد. مرحوم خواجه میفرماید: نفس حادث است و ابتدای وجود دارد. مرحوم علامه میفرماید: در کلام خواجه اختلاف صورت گرفته است و کسانی که دین دارند گفتهاند: نفس حادث است. امّا، فلاسفه در این مورد اختلاف کردهاند: ارسطو گفته است: نفس حادث است و افلاطون آن را قدیم میداند. مرحوم مصنف ادله ارسطو را بر حدوث نفس ذکر کرده است. استاد در اینجا به حاشیه استاد حسنزاده آملی ذیل عبارت «و قال افلاطون إنّها قدیمة/ ص283» اشاره میکند. استاد تمام مسئله هفتم را تطبیق نمیکند و از مسئله هشتم هم میگذرد و به تبیین مسئله نهم میپردازد که در بارهی عدم فنای نفس با فنای بدن بحث میکند. سپس استاد به اختصار مسائل دهم، یازدهم، دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم را بدون تطبیق متن اشاره میکند.
کلیدواژه: مسائل متفرقه در باره جوهر.