گزیده درس پنجاه
درس پنجاه از «قال: و الوجود المعلوم هو القول بالتشکیک ...»، شروع شده است و تا «بل هو لازم من خارج ...»، ادامه دارد. بحث در بارهی مسئله سی و ششم است و گفته شد که وجود ممکنات زائد بر ذاتشان است، مثلاً اگر درخت وجود داشته باشد، گفته میشود، موجود است، ولی اگر نباشد، گفته میشود که معدوم است. پس «موجود و معدوم» چیزی غیر از ذات درخت است و در عین حال یک ذات خارجی هم نیست که در کنار درخت یک چیزی به نام «هستی» باشد. وقتی گفته میشود «خدا» هست، نمیخواهیم در کنار خدا یکی چیزی به نام «هست» اثبات کنیم و اینکه «هست و نیست» یک حقیقت خارجی باشد، اصلا معقول نیست و نمیتوان گفت که «خدا و هست» یکی است در مسئله سی و ششم دو نظریه در مورد وجود خدا بود، یکی این بود که وجود خدا عین حقیقت خودش است و نظر دیگر، میگفت که وجود یک امر عارضی و غیر از ذات است. مرحوم خواجه و مرحوم علامه دلیل خودشان را بر مدعایشان آوردند، و سپس دلیل آنها را بر مدعایشان ذکر میکنند.
کلیدواژه: وجود واجب الوجود.