گزیده درس صد و بیست و هفت
درس صد و بیست و هفت از «قال: و حلول المثال مغایرٌ»، شروع شده است و تا «فلا یتحقق علم الشئ بذاته/ ص 332»، ادامه دارد. این بحث به کیفیت حلول صورت در عاقل اشاره دارد. چگونه علم انسان به کتاب حاصل میشود و صورت این کتاب چگونه در نفس انسان حاصل میگردد؟ حال در عاقل، آن وقتی انسان به کتاب علم پیدا میکند، خود کتاب به ذهن نمیآید و در نفس حلول پیدا کند؛ بلکه یک صورت و حالت علمی از کتاب در ذات انسان حاصل میشود، اثر خارجی آن کتاب را به عینه ندارد. گروهی از فلاسفه قدیم گفتهاند که تعقل به معنای یکی شدن و اتحاد صورت معقول با عاقل است. مرحوم علامه گفته است که این سحن یک خطای فاحش میباشد. گروهی گفتهاند که تعقل و علم یعنی اینکه معقولات انسان با ذات عقول مجردهی از ذات خدا صادر شده یکی میشود. مرحوم علامه میفرماید: این سخن هم خطای فاحش است. استاد میلانی در اینجا از برخی مباحث میگذرد و بحث را از «قال: و لا یعقل الا مضافا فیقوی .../ ص 331» ادامه میدهد.
کلیدواژه: کیفیت حلول صورت در عاقل.