گزیده درس دوصد و سی و شش
درس دوصد و سی و شش از «الثانی: قوله تعالی: "و ما للظالمین من انصار" و لو شفع (ع) فی الفاسق ...»، شروع شده است و تا «فلو تاب من قبیح دون قبیح کشف ذلک عن کونه تائباً عنه لا لقبحه» ادامه دارد. بحث در این بود، کسانی قائل بودند که شفاعت در گناه جائز نیست و تنها برای زیادت مقامات است، دلایلی بیان کردند. دلیل اوّل آنها در درس قبلی اشاره گردید و در دلیل دوم گفتهاند که خداوند فرموده است: ستمکاران را یار و یاور نیست. چنانچه پیامبر در حق فاسق شفاعت کند، یاور او خواهدبود. دلیل سوم آنان بر اساس آیات قرآن کریم است و مرحوم علامه از آنها دلایل جواب میدهد. قول دیگر در مورد شفاعت این است که شفاعت در ساقط کردن زیانها و عذابها میباشد. امّا مرحوم مصنف معتقد است که شفاعت هم در مورد ساقط کردن مضار و هم در مورد فزونی منافع است. مسئله یازدهم، راجع به وجوب توبه است. مرحوم خواجه فرموده است: توبه واجب است، زیرا توبه دفع ضرر میکند. مرحوم علامه در شرح کلام خواجه، ابتدا توبه را تعریف میکند و سپس میفرماید: همگان بر وجوب توبه اتفاقنظر وجود دارند؛ ولی در جزئیات آن اختلاف است. مرحوم خواجه برای واجب بودن توبه دو دلیل آورده است که هر دو را مرحوم علامه تبیین نموده است. توبه باید به خاطر قبح گناه و ترس از خدا انجام گیرد و تصمیم بگیرد که به آن گناه برنگردد.
کلیدواژه: شفاعت و وجوب توبه.