گزیده درس سی و هشت
درس سی و هشتم از «المسألة الثامنة و العشرون، فی عروض الامکان و قسیمیه للماهیة قال: و لو کان الامتناع ثبوتاً لزِم امکانُ الممتنع»، شروع شده است و تا «او واجب الثبوت لغیره کالاعراض و الصفات»، ادامه دارد. در ابتدا به این تذکر باید توجه کرد که استاد میلانی به مسئله بیست و هفتم نپرداخته است و از آن رد شده و مسئله بیست و هشتم را تدریس نموده است. مسئله بیست و هشت در بارهی عروض وجوب، امکان و امتناع بر ماهیت است، به این معنا که این سه بر ماهیت عارض میشود و این عروض نظر به خود ماهیت است و نه اینکه به موجود و معدوم بودنش یا به وجود علت و عدم علت در نظر گرفته شود. ماهیت درخت، ماهیت انسان و غیره خودبهخود قابل وجود و عدم است؛ ولی درختی که موجود است و چنانچه وجود و عدم بر او عارض شود، این یک امر متناقض است، چون وجود بر او عارض است و معنا ندارد که عدم هم بر او عارض شود. گفته شد که اگر ماهیت را نظر به حال وجود و حال عدم و یا نظر به وجود علت و عدم علت در نظر گرفته شود، وجود برایش واجب است یا ممتنع. ولی چنانچه نظر به ذاتش ماهیت را لحاظ کنیم وجود و عدم برایش مساوی است. اگر به حال وجود یا وجود علت نظر شود، وجودش واجب است، اما این وجوب بالغیر است. اگر اشکال شود که در اینجا تناقض وجود دارد که این درخت هم ممکن و هم واجب است؟ در جواب میفرماید این منافات ندارد؛ زیرا نظر به ذاتش ممکن و نظر به غیر واجب یا ممتنع میباشد. مرحوم خواجه در پایان مسئله بیست و هشتم میفرماید: هر چیزی که امکان عروض داشته باشد، این برایش ذاتی است؛ ولی عکس آن درست نیست.
کلیدواژه: عروض وجوب، امکان و امتناع بر ماهیت.