گزیده درس صد و هفتاد و سه
درس صد و هفتاد و سه از «قال: و مع الاجتماع یقع مراده تعالی»، شروع شده است و تا «لم یصدر عنّا مثلها الّا علی سبیل الاتفاق» ادامه دارد. بحث در بارهی شبهاتی بود که اشعریها وارد کرده بودند که هیچ فعلی از ما نیست و حتی گناهان هم فعل خدا است. در این درس به پنج شبهه از شبهات اشاعره پاسخ داده میشود، یکی از شبهات اشاعره این است که چنانچه بنده قادر بر فعل باشد، اجتماع دو قادر بر یک مقدور لازم میآید، به این معنا که یک فعل تحت تاثیر قدرت دو فاعل باشد و چون تالی باطل است، مقدم نیز باطل خواهدبود. مرحوم خواجه از این شبهه نیز پاسخ میدهد عبارت «قال: والحدوث اعتباری» جواب دیگر مرحوم خواجه را نسبت به اشکال دیگر بیان میکند و مرحوم علامه آن را شرح داده است. اشکال این است که فاعل باید در آن جهت که فعلش به آن تعلق میگیرد با فعل خود مخالف باشد و آن جهت همان حدوث است. لذا انسان حادث است و از این رو ممکن نیست که علت حدوث دیگر باشد؛ مرحوم خواجه از این اشکال پاسخ گفته است. اشکال دیگر آنان این است که اگر انسان قدرت بر احداث داشته باشد، باید جسم هم احداث کند؛ مرحوم خواجه از این اشکال هم پاسخ میدهد. شبهه دیگر اشاعره این است که چنانچه انسان فاعل افعال خود باشد، باید جائز باشد که کار سابق خود را با تمام خصوصیات تکرار کند؛ مرحوم خواجه و مرحوم علامه از این شبهه نیز جواب میدهد.
کلیدواژه: پاسخ به شبهات اشاعره.